暗火 (Dark Fire)
  • Reads 21,722
  • Votes 5,379
  • Parts 104
  • Reads 21,722
  • Votes 5,379
  • Parts 104
Complete, First published Jun 15, 2023
Mature
ژانر: پلیسی، جنایی، مافیایی، معمایی و انگست
کاپل اصلی: ییجان (yizhan)/bjyx
ساید کاپل(ها): ؟؟ 
وضعیت:  کامل شده
نویسنده‌ها: Ajivid و Vitia
(هپی اند.) 



خلاصه:
سرگرد شیائوجان به عنوان یکی از بهترین مأمور مخفی‌های دولت به مأموریتی برای نابود کردن یکی از گسترده ترین باندهای چین میره و برای موفق شدن تو این هدف باید با باند رقیبشون که به اسم رز سفید شناخته میشه همکاری کنه. 
با این‌حال یه سری چیزها بین اون و رئیس باند درست بنظر نمیاد و این سوال پیش میاد که آیا واقعاً همه‌ی اتفاقات گذشته‌ی ما فقط حادثه هایی توی بچگین که هیچ توضیح خاصی ندارن؟ یا همه چیز از خیلی وقت پیش تعیین شده بوده؟ 



پ. ن: محدودیت سنی نذاشتم چون احتمالاً گوش نمیدین اما دارم میگم که این فیک صحنه‌های خشن و باز داره پس اگه تاحالا نخوندین و به سن قانونی نرسیدین، لطفاً حداقل با این شروع نکنین. لذت ببرین:)

شروع: 2023.06.15
پایان:  2024.05.15
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add 暗火 (Dark Fire) to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
15 minutes extra time : پانزده دقیقه وقت اضافه by Supernatural313
12 parts Ongoing
📌وضعیت: پایان یافته.⌛🖤 L⚽VE : +درسته که ما پایان قشنگی نداشتیم؛ اما داستان قشنگی داشتیم... و همین برای فراموش نکردنت کافیه... نمیدونم کجایی، چیکار می‌کنی، حالت چه طوره... ولی دوست دارم همیشه برات بهترین باشه.... یادته ما باهم چه قدر برای رویاهامون تلاش می‌کردیم؟ یادته چه قدر راجع به زندگی گپ می‌زدیم؟ حالا سرنوشت اینطوری رقم خورد که از هم جدا باشیم، امیدوارم به رویاهات و آرزو هات برسی:) تولدت مبارک...|۵اوت۲۰۱۹ #S_M_H : خطا... صدای سوت داور و نگاه آلوده به اخم بازیکن ها به سمت شماره هفت، بازیکن خط دفاع وانگ ییبو : ییبو هیچ معلومه چند وقته چت شده؟ رفیق چهارساله‌اش با نگرانی و درحالی که دست بر شانه او گذاشته بود و پرسید نگاه ییبو اما به اطراف! گویا زمین به دور سرش می‌چرخید و همه چیز را به محوی می‌رفت همه چیز به جز مربی جدید! او را چه شده بود جز عشق؟ عشقی که با گذشت چهار سال هنوز در کنج قفسه‌ی سینه‌اش می‌تپید، عشقی که هیچ‌گاه جسارت بیان‌اش را پیدا نکرد آخر او همیشه خط دفاع بازی می‌کرد نه حمله! از دور عاشق شد و پیش از آنکه جسارتی در دل بکارد عشق‌اش را در ازدحام شهر گم کرده بود؛ او از آن جا رفته بود، رفته بود و اما حالا...او اینجا بود! اینقدر نزدیک... ⚽ چند شات همراه من بشوش همراه عشقی درمیان زمین چمن فوتبال
The Curse by NanHai520Fic
9 parts Ongoing Mature
╮✮ کاپـل ‌‌❲ وانگشیان␋وانگجی‌تاپ ❳ ╮✮ ژانـر ‌‌❲ انگست، عاشقانه، معمایی ❳ ╮✮ نویسـنده ❲ 𝑀𝑎𝐻𝑑𝑖𝑠 ❳ AU-canon divergence ઼ «گریه نکن عشق مامان! نترس. اینا که ترسناک نیستن. من و پدرت همشونو نابود می‌کنیم. تو فقط اینجا بمون و بخند. قول بده نفس مامان. نترس و لبخند بزن. طوری که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده. کسی نباید به تو شک کنه. من زود داداشتو پیدا می‌کنم و میام پیشت باشه؟» «...قول می‌دم مراقب باشم. ولی زود برگردین. باشه؟» «قول می‌دم نفسم. زود میام.» من به قولم عمل کردم. خیلی سخت بود. برای یه بچه‌ی وحشت‌زده که فقط می‌خواست تو آغوش مادر و پدرش آروم بگیره خیلی سخت بود؛ ولی من بهت قول داده بودم. تو چی؟ تو که خیلی خوش‌قول بودی. چرا بهم دروغ گفتی؟ اگر من سر قولم بمونم، برمی‌گردی؟ ¤¤¤¤ «تو..! چه غلطی می‌خوای بکنی؟!» «جلوی پیشگویی رو بگیرم.» .............. میتونین از طریق چنل @NanHai520Fic به تمامی فایل‌های این کار دسترسی پیدا کنین. آپلود: هر دوشنبه ساعت ده شب
You may also like
Slide 1 of 10
برادر دوست داشتنی من cover
THE RULE NUMBER 3 [vkook] cover
❅کوه یخ❅ cover
GRAY خاکستری (ییژان) cover
𝑌𝑜𝑢 𝐴𝑟𝑒 𝑀𝑦 𝐷𝑟𝑒𝑎𝑚𝑖𝑒𝑠𝑡 𝐷𝑟𝑒𝑎𝑚 (𝐶𝑜𝑚𝑝𝑙𝑒𝑡𝑒𝑑) cover
[You are my destiny season 2]~(Yizhan) cover
LOVE and MADNESS / عشق و جنون  cover
15 minutes extra time : پانزده دقیقه وقت اضافه cover
مَن‌ْخُـوبَـــ‌شِکَستَم‌ــمْ ...|... I AM brOKen cover
The Curse cover

برادر دوست داشتنی من

89 parts Ongoing

داستان حول دوتا داداش جذاب و خوشگل که بشدت به هم وابسته ان میگذره... 🚶‍♀️❤️💚 تیکه ای از پارت 20 فصل اول: "اون حرف میزد اما من انگار کر شده بودم فقط حرکت لبهاش رو میدیدم و چیزی نمیشنیدم خسته بودم زیاد فقط تونستم باصدای آرومی که خودمم بزور بشنوم بگم:میشه بغلم کنی ساکت شد، عصبانیتش رنگ باخت و جاشو به تعجب داد، توی صورتم دقیق شد و نمیدونم چی توی چهرم دید که دستاشو دور کمرم گذاشت و محکم بغلم کرد با فرورفتن توی بغلش، انگار همه چی رنگ باخت و محو شد،ترس، غم، ناراحتی، خستگی، درموندگی، ناامیدی، دلتنگی... به جای تموم حس های بدی که اون لحظه داشتم آرامش نصیبم شد آرامشی که فقط از آغوش اون میگرفتم، از آغوش تنها برادرم و... و کسی که با تمام وجودم عاشقش بودم..." کاپل : ییجان و چانبک❤️💚 ییبو تاپ ✨ تعداد پارت:نامشخص پایان هپی اند😎