«کلاس مینی تموم شد؟»
جیمین در حالی که مقابل پنجرهی قدی ایستاده بود، بدون این که بچرخه سرش رو تکون داد. رایحهی چوب صندل زیر بینیاش پیچید؛ سردردش شدیدتر شد.
«بهش قول داده بودم بریم بیرون ولی انگار قراره بارون بیاد.»
جیمین میتونست سینهی محکم آلفایی رو که حالا پشتش ایستاده بود، با فاصلهی کمی از خودش حس کنه. این روزها انگار نزدیکتر از همیشه میایستاد.
به ابرهای تیرهای که سئول رو ناامیدکنندهتر از همیشه نشون میدادن نگاه کرد. اشک گرمی روی گونهی یخزدهاش غلتید. «داره بارون میاد.»
✨
وسط درگیری دو خانوادهی مافیایی در سئول، جیمین داشت تمام تلاشش رو میکرد تا جون خودش و دخترش رو نجات بده؛ تنها مشکل این جا بود که دیگه مطمئن نبود فرار کردن بهترین راه باشه.
***
چنل تلگرام: Aurorafic
ژانر:
AU, Crime, OmegaVerse, Romance, Angst, Drama, Mpreg, Smut
کاپل اصلی:
Kookmin
کاپل فرعی:
Taejin, Namgi
هشدارها:
خشونت، تجا*وز و روابط بدون رضایت طرفین، روابط با افراد زیر سن قانونی، سقط ج*ین، افکار خودکشی، حمله پانیک، جراحت و آسیب فیزیکی
Ranks:
#1 جیکوک
1# جیمین
📣خلاصه:
تهیونگ چیزهای زیادی از دانشکدهی حقوق یاد گرفته بود. ۹۹٪ از آموختههاش، اون رو به جایگاه فعلیاش رسونده بودن و به یکی از جوونترین و برجستهترین وکیلهای حال حاضر کشور تبدیلش کرده بودن.
شاید از خودتون بپرسید که پس اون ۱٪ باقیمونده چی میشه... خب، اون ۱٪، پنجسال پیش، بعد از کات کردن با دوستپسر سابقش از بین رفته بود!
تهیونگ تا صبح امروز فکر میکرد دیگه هرگز قرار نیست اکسش رو ببینه؛ اما الان روبهروی اون پسر با موهای کوتاه مشکی و چشمهای درشتش ایستاده بود و داشت به نیشخندی که روی صورتش بود، نگاه میکرد.
جئون جونگکوک هنوز هم مثل قبل بود و ذرهای تغییر نکرده بود، بهجز اینکه اینبار دستبندی به دستهاش زده بودن و پروندهی اتهام به قتلش، زیرِ دستِ تهیونگ بود تا بعداز بررسیهای لازم، به عنوان وکیلش ازش دفاع کنه!
⇶Update: روزهای فرد
⇶Genre: Criminal, Romance, Angst, Smut
• Couple: KookV