l don't know
  • Reads 140
  • Votes 35
  • Parts 5
Sign up to add l don't know to your library and receive updates
or
#94kooktae
Content Guidelines
You may also like
Coshay / نامیرا by rominaromina396
104 parts Ongoing
فصل 1 احساس تنهایی خیلی خوبه ولی نه وقتی ۱۶ سال طول بکشه بلاخره یه جایی کم میاری ، کنجکاوی قلقلکت میده و دلو میزنی ب دریا و ...فرار میکنی ... ولی همیشه قرار نیست نتیجه ی یک اشتباه بد باشه شاید بشه شروع ی زندگی دوست‌داشتنی و پر ماجرا و شاید عجیب .... بخشی از داستان : پس من چی ؟ پسر کوچیک تر ب صورت مثل برف شوگا نگاه کرد هول شد .." .آلفا ! شوگا بیحرف همون دست جیمین رو سمت لباش برد و خورد . انگشتای عسلی جیمینم همراهش وارد دهنش شد و موج الکتریسیته ای وارد بدن امگا کرد. جیمین مسخ شده به چشمایی ک اگه اشتباه نمی‌کرد برق شیطنت از توش پیدا بود خیره شد.... کوک مثل بچه ها اعتراض کرد " هئونگگگگگ اون مال من بود ‌..من هنوز گشنمه ..!!! تهیونگ ک سیر شده بود به دیوار پشت سرش تکیه دادو دستی ب شکمش کشید ... " آخيش... چه خوب که من سیر شدم ! " کوک با غیض نیم خیز شد " میام میزنمتا ... تهیونگ با تخسی نگاهش کرد " جرئت داری بیا... فصل اول تمام شده😍🖖🏻 . . . فصل دوم در همین صفحه گذاشته میشه 😈🙈 داستان یه خانوادست ....اما ...آیا یه خانواده عادی ؟ ... . . . +میتونی تصور کنی از پدرت دو سال کوچیک تر باشی ؟! _ مطمئنی پدرته ؟! + اره ..... _ پس دیوونه شدی .. + نمیدونم ....شاید ... . . . زندگی مخفیانه یه خانواده ....و داستان های بینشون ... . . . هیجانی کمدی معمایی کاپل :
𝗟𝗜𝗔𝗥 | دروغگو by vkookland_82
14 parts Ongoing
Liar🫀 تهیونگ، مردی بی‌رحم، از خانواده مافیایی، برای رسیدن به امپراطوری مافیا، مجبوره،پسری با قلبی مریض و گذشته‌ای پنهان رو وارد بازی خطرناکی کنه‌. بازی‌ای که با دروغ شروع می‌شه، اما شاید با عشق تموم شه... یا با نابودی یکی از آن‌ها. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ -«چطور میتونی بگی همش...دروغ بود؟ تهیونگ بدون نگاه کردن به جونگکوکی که تا چند دقیقه ی پیش، مانند بت میپرستیدش، پک عمیقی به سیگارش زد دستش رو روی قلبی که حالا تند تر از همیشه میکوبید گزاشت و بعد از سال ها بلاخره قطره اشکی از چشمش پایین ریخت«- چطور تونستی با..قلب مریضم بازی کنی؟» مرد با چشمهایی که حالا تاریک تر از هر وقت بودن به چراغ های توکیو خیره شده بود«- بازی تموم شد حالا..حذف شدی.» روزهای آپ: پنج شنبه ها ୣ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: RAHA ୣ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝕣𝕠𝕞𝕖𝕟𝕔𝕖, 𝕤𝕞𝕦𝕥, 𝕞𝕒𝕗𝕚𝕒 ୣ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝕧𝕜𝕠𝕠𝕜 ୣ 𝐢𝐝 𝙄𝙣𝙨𝙩𝙖𝙜𝙧𝙖𝙢: 𝕥𝕒𝕖𝕜𝕠𝕠𝕜_𝕝𝕒𝕟𝕕𝟠𝟚 ୣ 𝗧𝗲𝗹𝗲𝗴𝗿𝗮𝗺: 𝕍𝕜𝕠𝕠𝕜_𝕝𝕒𝕟𝕕𝟠𝟚
You may also like
Slide 1 of 10
Coshay / نامیرا cover
protects/ محافظت  cover
𝐇𝐀𝐈𝐑𝐎 cover
GANGSTER "VKOOK"ورژن اصلی cover
𝐅𝐚𝐭𝐞 [𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤] cover
𝗟𝗜𝗔𝗥 | دروغگو cover
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) cover
monster alpha cover
𝙈𝙮 𝘾𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠• cover
Who are you? cover

Coshay / نامیرا

104 parts Ongoing

فصل 1 احساس تنهایی خیلی خوبه ولی نه وقتی ۱۶ سال طول بکشه بلاخره یه جایی کم میاری ، کنجکاوی قلقلکت میده و دلو میزنی ب دریا و ...فرار میکنی ... ولی همیشه قرار نیست نتیجه ی یک اشتباه بد باشه شاید بشه شروع ی زندگی دوست‌داشتنی و پر ماجرا و شاید عجیب .... بخشی از داستان : پس من چی ؟ پسر کوچیک تر ب صورت مثل برف شوگا نگاه کرد هول شد .." .آلفا ! شوگا بیحرف همون دست جیمین رو سمت لباش برد و خورد . انگشتای عسلی جیمینم همراهش وارد دهنش شد و موج الکتریسیته ای وارد بدن امگا کرد. جیمین مسخ شده به چشمایی ک اگه اشتباه نمی‌کرد برق شیطنت از توش پیدا بود خیره شد.... کوک مثل بچه ها اعتراض کرد " هئونگگگگگ اون مال من بود ‌..من هنوز گشنمه ..!!! تهیونگ ک سیر شده بود به دیوار پشت سرش تکیه دادو دستی ب شکمش کشید ... " آخيش... چه خوب که من سیر شدم ! " کوک با غیض نیم خیز شد " میام میزنمتا ... تهیونگ با تخسی نگاهش کرد " جرئت داری بیا... فصل اول تمام شده😍🖖🏻 . . . فصل دوم در همین صفحه گذاشته میشه 😈🙈 داستان یه خانوادست ....اما ...آیا یه خانواده عادی ؟ ... . . . +میتونی تصور کنی از پدرت دو سال کوچیک تر باشی ؟! _ مطمئنی پدرته ؟! + اره ..... _ پس دیوونه شدی .. + نمیدونم ....شاید ... . . . زندگی مخفیانه یه خانواده ....و داستان های بینشون ... . . . هیجانی کمدی معمایی کاپل :