comet
  • Reads 9,109
  • Votes 1,903
  • Parts 27
  • Reads 9,109
  • Votes 1,903
  • Parts 27
Complete, First published Jun 27, 2023
(پایان یافته)
ستاره دنباله دار

کاپل های اصلی: تهگی، هوپمین
کاپل های فرعی:هوپگی، تهمین
ژانر:انگست، تخیلی

×آره.اون آدم خوبیه..ولی خوبه تو نیست.
_منظورت چیه؟
لبخندی زد و بعد از لمس پوست دست پسر گفت:"...."

#5 bts
#1hopemin🏅
All Rights Reserved
Sign up to add comet to your library and receive updates
or
#342suga
Content Guidelines
You may also like
TENSION🍷(vkook) by seta8603
35 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end ❗️ Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst، drama Couple: vkook ،....... Setayesh* ❗️این اولین تجربه داستان نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
Black Swan ∥ Vmin [Completed] by Dreamer_cupcake
20 parts Complete
من اون شب به خودم و اون قوی سیاه قول دادم. قسم خوردم، که فرشتمو به همه ی آرزوهاش برسونم. و اون روحشو به من بخشید، بالهاشو به من هدیه کرد، که تا آخر عمر، تا جایی که مرگ مارو از هم جدا کنه، مواظبش باشم. " ∷∷∷∷∷ سر پسر کوچکتر که روی شونه هاش به خوبی جاخوش کرده بود رو آروم بوسید. ماه طلایی از این فاصله خیلی دست یافتنی به نظر میرسید، انگار اگه میپرید و دستهاشو باز میکرد، میتونست به چنگش بیاره و میدونست که بعدش با تمام وجود و عشق اونو به پسر کناریش هدیه میکنه، هرچیزی رو میده تا اون خنده بزرگ شیرینشو دوباره و دوباره ببینه. "امشب ستاره ها خیلی نزدیک مان، بی نهایت درخشان و زیبا، انگار هرکدومشون دارن باهام حرف میزنن، میخوای بدونی دارن چی میگن جیمین؟ " پسر کوچکتر پوست نرم دست بزرگتر رو لمس کرد و انگشت هاشونو بین هم قفل کرد "چی میگن تهیونگ؟ " لبهاشو به گوش پسر چسبوند و زمزمه کرد "دارن میگن باید براش آماده باشیم، دارن میگن بالاخره نوبت ماهم میرسه" .... Cover by: Infectedfantasy Vmin/short story
You may also like
Slide 1 of 9
TENSION🍷(vkook) cover
|one shots of YOONGI| cover
پرسه در نیمه شب cover
THE OLD WHISKEY cover
fan boy cover
𝖡𝖾 𝖪𝗂𝗇𝖽 cover
[ A Flower In My Heart ] cover
Black Swan ∥ Vmin [Completed] cover
‌➻τнє ᏟႮᎡᎬ‌ || SOPE ➻ cover

TENSION🍷(vkook)

35 parts Ongoing

تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end ❗️ Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst، drama Couple: vkook ،....... Setayesh* ❗️این اولین تجربه داستان نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی