Completed تیغه گوشت و پوست را برید و از استخوان عبور کرد و قلبش را پاره کرد و امگا، در حالی که هنوز دست های آلفا را از روی خنجر در دست داشت، کنار او روی زمین افتاد. بوی نان سوخته با بوی هیزم های گردو مخلوط شد و دقایقی بعد، بدن امگا گرمایش را کنار جسد آلفا از دست داد. سال ها گذشت. بدن آن دو زیر خاک، جایی نزدیک به جنگل تتفورد، مدفون شد. سایه ی درخت گردو روی خاک افتاد و گل های بابونه از زیر خاک جوانه زدند و روییدند. گلبرگ بابونه ها، قرمز رنگ بودند. ژانر: انگست-رومنس-امگاورس-تاریخی-فانتزی کاپل:minsung فصل دو رو میتونین به اسم spider lily توی اکانت Dyakamin@ پیدا کنین