The Man Wih The Eagle On His Waist
  • Reads 3,396
  • Votes 432
  • Parts 4
  • Reads 3,396
  • Votes 432
  • Parts 4
Complete, First published Jul 04, 2023
Mature
اون مرد با عقاب عظیم تتو شده بر زیر شانه‌های پهنش، دامیه با روحی آزاد و بی‌پروا که به سابمسیوش دل بسته.

و سابمسیوش کسیه که در مقابلش زانو زده و در عین حال می‌خواد با بی‌رحمی این بازی رو به نفع خودش جلو ببره.

- تو از من خواستی بهت سخت بگیرم. من هم انجامش دادم و تو رو به مرز لیمیت‌هات بردم. یادته که گفتم به نوبه‌ی خودم بازی می‌کنم. چیزی رو بهت می‌دم که خودم هم دیوانه‌وار می‌خوامش. اگر ذهنت رو آزاد نگه داری لذتش به تو هم می‌رسه. اما نمی‌تونی ازم انتظار داشته باشی بیشتر از این بتونم به پسر قشنگم سخت بگیرم...

~~~~~~~~~~~~~~~~~~

Fiction Name: The Man With The Eagle On His Waist

Genre: Romance, بی‌دی‌اس‌ام, Full Smut, Multi Shot

Couples: Chanbaek~
  
Status: Complete✅

Word Count: 16,000
By Evie Frye~
All Rights Reserved
Sign up to add The Man Wih The Eagle On His Waist to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
𝗣𝗼𝗶𝘀𝗼𝗻 𝗞𝗶𝘀𝘀║𝗞𝗼𝗼𝗸𝗩 ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ by Iyeseulkim2000
62 parts Complete
بوسه ی سمی (کامل شده)🩸🍷 خون پسرک آنقدر دلچسب بود که می توانست تا آخرین قطره جانش بنوشد و مثل باقی شکارهایش رها کند تا بمیرد ولی فلز سرد و سوزنده ای به لب پایینش خورد و تلخی مزه اش را حتی نچشیده حس کرد. نقره؟ زنجیر نقره؟ لحظه ای فقط سرش را عقب برد و زنجیر را قاپید. کشید و کند تا کناری پرت کند و به کارش ادامه بدهد که با دیدن صلیب کوچک آویزان بر رویش وحشت کرد. همان یک گاز و یک مکش! مردک وحشی مدالش را از گردنش کند و عقب دوید و او که هم از ترس هم از درد و ضعف توان ایستادن نداشت پای دیوار افتاد. متجاوز عقب عقب رفت و در تاریکی گم شد. یعنی خواسته اش آن زنجیر ساده و ارزان بود یا با دیدن صلیب از تجاوز کردن به او منصرف شده بود؟ اما نه این شروع تجاوز احتمالی نبود که...با ترس دست به زخم گردنش کشید و نوک انگشتانش را در آن تاریکی آزار دهنده نگاه کرد. خون؟! ─── ・ 。゚⊛: *.🩸.* :⊛゚。・─── ⋮🩸🍷𝗙𝗶𝗰 𝗡𝗮𝗺𝗲 ⇒ بوسه ی سمی ⋮🩸🍷𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲𝘀 ⇒ کوکوی، سپ، یونمین ⋮🩸🍷𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲𝘀 ⇒ سوپرنچرال، خون آشامی، اسمات، خشن ⋮🩸🍷𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿 ⇒ امی وسترن (@theamywestern) ⋮🩸🍷𝗘𝗱𝗶𝘁𝗼𝗿 ⇒ یسول کیم ⋮🩸🍷𝗦𝘁𝗮𝗿𝘁 & 𝗘𝗻𝗱 𝗗𝗮𝘁𝗲 ⇒ 24 Oct 2020 ~ 21 Sep 2022
💎Crystalline💎 by Black_Angel_2020
100 parts Complete Mature
زمانی فهمیدم یک گناه‌کارم که به امگا بودنم پی‌بردم. با متولد شدنم به عنوان یک امگا، بزرگ‌ترین گناه عمرم رو مرتکب شدم. اما وقتی دست خودم نبود که چطور متولد بشم، آیا عادلانه بود که از طرف خانواده‌م به گناه‌کار بودن متهم بشم؟ و اگه این تقصیر منه...کاش اون‌هایی که به اختیار خودشون یک آلفا متولد شدن بهم بگن که دقیقا کجای راهو اشتباه رفتم؟ پ-ج ____________ زمین می‌چرخه، مرزها می‌شکنن، آدما عوض می‌شن، همه چیز امکان پذیره حتی تغییر کردن من! آتیش خشمم با قطرات شفاف صدای تو خاموش شد و به آرومی تغییر کردم. تو این‌کارو کردی و من یه عمر مدیون آرامشی که الهه‌ی ماه بهم اعطا کرده می‌مونم‌. آرامشی از جنس لطافت و ظرافت. آرامشی از جنس تو، امگای کریستالی من! م_ی 💎کاپل اصلی:یونمین 💎کاپل دوم:ویکوک/کوکوی (ورس) (پ.ن:نوشتم کاپل دوم چون یه موچولو مونده بود جزء کاپلای اصلی باشن. در حد فرعی نبینیدشون:)) 💎ژانر: امگاورس / انگست/ امپرگ / رومنس (به گفته‌ی خواننده‌ها، کمدی! به علت ناتوانی انجل در کنترل خود برای طنز ننوشتن:[ انگست+کمدی=خطر ترک خوردن؟!؟!) [Completed]
Undertaker (COMPLETED) by CynthiaPaul2002
86 parts Complete
✫چانیول، یه بوکسر زیرزمینی 35 سالست که تو روسیه‌ همه به اسم رایان میشناسنش و از بعد تصادف پارسالش، دنبال گذشتش و شخصی که از بعد تصادف فراموشش کرده میگرده. ✫بکهیون، بهترین بالرین و پاتیناژکار 28 ساله روسیه‌ست که به جز رنگ موهاش، انگار صورت و لحن و رفتاراش هم روکشی از یخ و سرما دارن و این حتی مشکوک‌ترش میکنه اونم وقتی از نگاهش نفرت خاصی بیرون میزنه... -بهت گفته بودم خوشم نمیاد دهنت تلخی اون قهوه لعنتی رو بگیره! -اما تو که نمیدونی بعدش لبات چقدر شیرین بنظر میرسه. -امشب عجیب نگام میکنی. -امشب زیباتر از همیشه­‌ای. -هربار بهم میگی. -هربار زیباتر میشی. -تو چی از عشق میدونی... -عشق چیز ثابتی نیست که همه به یک شکل بشناسنش و توضیح و توصیف بشه...اون فقط باارزش­ترین چیز برای داشتن، سخت‌ترین چیز برای به دست آوردن و...دردناک‌ترین چیز برای از دست دادنه. -نه...تو هیچی از عشق نمیدونی... 𖤐⃟🪦Fɪᴄ: Uɴᴅᴇʀᴛᴀᴋᴇʀ 𖤐⃟🪦Cᴏᴜᴘʟᴇ: CʜᴀɴBᴀᴇᴋ, HᴜɴHᴀɴ, KᴀɪSᴏᴏ 𖤐⃟🪦Gᴇɴʀᴇ: ᴍʏsᴛᴇʀʏ, Aɴɢsᴛ, Cʀɪᴍɪɴᴀʟ, Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ, Nᴄ+18 فیکشن مافیایی آندرتیکر رو از دست ندید...
Serendipity ~🍀 by SilverBunny6104
54 parts Complete
🌿•~خلاصه داستان ~•🌿 بکهیون عاشق زندگیش نبود ولی تلاش می‌کرد خوب زندگی کنه. هر روز صبح وقتی در گل‌فروشی کوچیکش رو باز می‌کرد به پرنده رویاهاش اجازه بلندپروازی میداد و همین بهش انرژی برای تلاش بیشتر توی تنهایی‌هاش میداد. ولی تمام نقشه‌های بکهیون با پیدا شدن سروکله دکتر پارک تو زندگیش خراب شد. دکتر بدجنسی که از همه جا تصمیم گرفت طبقه بالای گل‌فروشی بکهیون رو برای مطبش بخره. دقیق جایی که بکهیون می‌خواست توش یه کافه افتتاح کنه... و خب حالا بکهیون یکی رو داشت که ازش متنفر باشه و این از بی‌حسی یه جورایی بهتر بود نه؟ 🪴 -امیدوارم اقامت جهنمی‌ای اینجا داشته باشین. نه...در واقع امیدوارم زمین اصلا دهن باز کنه و شما و مطب زشتتون مستقیم به قعر جهنم منتقل شید. 🩺 +اگه زمین دهن باز کنه من فقط میوفتم تو خونه‌ی تو و فکر کنم خوشحالم بشم. 💢 این داستان دنیای موازی داستان دیگه من Silver and silk ئه. اگه اون رو نخونده باشید هم می‌تونید بخونیدش ولی اگه سیلور اند سیلک رو خونده باشید لذت خیلی خیلی بیشتری از این داستان می‌برید چون... باید بخونید که بفهمید نمی‌تونم توضیح بدم 😂❣️ 🪴 • فیکشن : #Serendipity 🪴 • کاپل‌ها : چانبک 🪴 • ژانر:رمنس.درام.روزمره 🪴 • محدودیت سنی : 🔞 🪴 • نویسنده : @SilverBunny 🐰
You may also like
Slide 1 of 8
kookv Sweet Family [ Completed ] cover
𝗣𝗼𝗶𝘀𝗼𝗻 𝗞𝗶𝘀𝘀║𝗞𝗼𝗼𝗸𝗩 ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ cover
My Daddy cover
💎Crystalline💎 cover
THE LAST OMEGA cover
Undertaker (COMPLETED) cover
The monster has fallen in love cover
Serendipity ~🍀 cover

kookv Sweet Family [ Completed ]

23 parts Complete

خانواده شیرین 🍸 زوج ها: کوکوی نامجین ژانر: فلاف امپرگ اسمات رومنس