「میخواستیم، میتونستیم، باید.」 پایان یافته.
ژانر : رومنس / دراما / کمدی / اسمات
کاپل : اصلی ؛ تهکوک - فرعی ؛ هوپمین
"من باید تو رو میدیدم نبات. وگرنه نمیتونستم بدون تو به زندگیم ادامه بدم."
زندگی تهیونگ، خلبان معرکهای که حسابی تو کارش ماهر و زبردسته با هدایت یه پرواز مهم برای همیشه زندگیش تغییر میکنه!
چون رئیس شرکتش، جئون بزرگ تصمیم میگیره خلبان کیم رو برای شام به هتل دعوت کنه، درحالیکه خوب میدونه پسرِ جئون، جونگکوک آتیشپاره، عامل اصلی تمام معرکههاییه که بین شعلههای آتیش میسوزن...
*این داستان و شخصیتهایش، هیچ ربط و تاثیری روی زندگی واقعی اشخاص نمیگذارد. همه ساختگی بوده و ساختهی ذهن نویسنده است.
وضعیت : 「تمام شده┆۱۴۰۲/۱۱/۵」
⚫️کیم تهیونگ آلفای خون خالص و ۳۶ ساله پدری مجرده که یه پسر داره...
تهیونگ روانشناس معروفی بوده، البته تا قبل از این که یکی از مریض هاش به بدترین شکل ممکن خودکشی کنه و تهیونگ برای همیشه دست از این کار بکشه...
⚫️جئون جونگکوک امگای ۲۱ ساله ای که بعد از تجاوز برادرش در حضور مادر ناتنیش تصمیم به خودکشی میگیره، اما نجات پیدا میکنه و حالا نیاز به یک روانشناس داره... و آیا تهیونگ این پرونده جدید رو قبول میکنه؟
به قلم: Daniyar& Eugenie
#امگاورس 🐺
#عاشقانه❤️
#روانشناختی🧩
#تهکوک💜
#اسمات🔞
#ددیکینک🗿