.̳.̳.̳.̳.̳.̳.̳.̳B̳e̳g̳ ̳f̳o̳r̳ ̳i̳t̳.̳.̳.̳.̳.̳.̳
  • Reads 34
  • Votes 5
  • Parts 3
  • Reads 34
  • Votes 5
  • Parts 3
Ongoing, First published Jul 11, 2023
خلاصه ای از داستان:  با نگاه کردن به چشمای  که یه مدت همدم و غم خوار هاش بود  لبخند بی جونی زد 
ت.تو ه.همه چیزم بودی رفیق و.ولی الان با دستای خودت منو کشتی ر.راست می.گفتن اعتماد کردن به هر کس حتی اگه از گوشت خونت باشه شکسته میشه 
ا.الان میفهمم ی.یعنی چی بزرگترین اشتباه من ت‌.تو بودی .....
اره من بودم ولی قانون زندگی صدق میکنه یا همون کلیشه ای ها میگه که امم بهتر به هر کسی اعتماد نکنی حتی اگه بهترین رفیقت باشه  چون درد بدی داره؟ 
طعمش چطوره؟ 
 ................
 
یادته موقع کشتن پدرم و کلی آدمای بی گناه چی میگفتی هیون بین! اعتماد نکن به کسی حتی اگه اون بهترین رفیقت باشه  طعمش چطوره؟ فکرشم نمیکردی من بچه کیم دانگ چو بهترین افسر بتونم بگیرمت کامان به این میگن کارما بیب 
............‌

سرگروه عمر عمر شماس 
پس بهتر عملیاتی که خیلی منتظرش بودیم شروع کنیم 

.....

سلاممم گایززز ممنون میشم یه سر به این فیک بزنی و از چشما و نظرات خوشگلت برام بنویسی:) 

genr: هیجانی .درام. معمایی .جنایی .کمدی 

بابت کاپلا بگم باید پارت اول بخونی لاو:)!   

با حضور افتخاری گروه ( بی تی اس و استری کیدز)
All Rights Reserved
Sign up to add .̳.̳.̳.̳.̳.̳.̳.̳B̳e̳g̳ ̳f̳o̳r̳ ̳i̳t̳.̳.̳.̳.̳.̳.̳ to your library and receive updates
or
#240criminal
Content Guidelines
You may also like
Coshay / نامیرا by rominaromina396
83 parts Ongoing
فصل 1 احساس تنهایی خیلی خوبه ولی نه وقتی ۱۶ سال طول بکشه بلاخره یه جایی کم میاری ، کنجکاوی قلقلکت میده و دلو میزنی ب دریا و ...فرار میکنی ... ولی همیشه قرار نیست نتیجه ی یک اشتباه بد باشه شاید بشه شروع ی زندگی دوست‌داشتنی و پر ماجرا و شاید عجیب .... بخشی از داستان : پس من چی ؟ پسر کوچیک تر ب صورت مثل برف شوگا نگاه کرد هول شد .." .آلفا ! شوگا بیحرف همون دست جیمین رو سمت لباش برد و خورد . انگشتای عسلی جیمینم همراهش وارد دهنش شد و موج الکتریسیته ای وارد بدن امگا کرد. جیمین مسخ شده به چشمایی ک اگه اشتباه نمی‌کرد برق شیطنت از توش پیدا بود خیره شد کوک مثل بچه ها اعتراض کرد هئونگگگگگ اون مال من بود ‌..من هنوز گشنمه تهیونگ ک سیر شده بود به ویوار پشت سرش تکیه دادو دستی ب شکمش کشید آخيش چ خوب که من سیر شدم کوک با غیض نیم خیز شد : میام میزنمتا تهیونگ با تخسی نگاهش کرد جرئت داری بیا... . . . فصل 2 داستان یه خانوادست ....اما ...آیا یه خانواده عادی ؟ ... . . . +میتونی تصور کنی از پدرت دو سال کوچیک تر باشی ؟! _ مطمئنی پدرته ؟! + اره ..... _ پس دیوونه شدی .. + نمیدونم ....شاید ... . . . زندگی مخفیانه یه خانواده ....و داستان های بینشون ... . . . هیجانی کمدی معمایی کاپل : یونمین / ویمین/ کوکمین/ چانبک / سهونبک /
Vkook & Kookv| 𝑩𝒆𝒈𝒖𝒊𝒍𝒊𝒏𝒈𝒍𝒚 𝒃𝒆𝒂𝒖𝒕𝒊𝒇𝒖𝒍🔞  زیـبـای فـریـبـنـده by lian20004
52 parts Complete
[تکمیل شده✓] اون با زیباییه خیره کنندش همه رو اغوا کرده ... من که جون میدادم برای مست شدن توی قهوه چشمات ... ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ - عاااا عاااح ول ولم کن الان یکی میاد (هق) میاد میبینه +هیششش + الان تموم میشه اوممم -ن ن ..خ خاهش ترو (هق ) ب هر کی می‌پرستی ولم کن درد داره +منو به جون خودت قسم نده کوک... { فیک درمورد رابطه بین جونگکوک و دوست پسر مادرشه} ♛Vkook♛ &♛kookv♛ این فیکشن ممکنه با روحیات همه سازگار نباشه!⛔ ژانر=روانشناسی، خانوادگی، محارم، اختلاف سنی، اسمات،جنایی، ورس(بیشتر تهکوک) و ... وضعیت اپ=تمام شده شروع فیک= ۱۴۰۲٫۹٫۱۹ پایان فیک=۱۴۰۳٫۴٫۱۷ توی فیک از دیالوگ های بعضی سریالام استفاده شده لاولیا پارت های اول چون اولین بارم بود یکم بد شدش ولی بخونید و جلو تر برید بهتر شده کارم ⁦>⁠.⁠<⁩ و اینکه واقن داستان جالبیه و گول اولشو نخورید⛔
𝒇𝒊𝒓𝒔𝒕 𝒎𝒆𝒆𝒕𝒊𝒏𝒈 by sajadian
16 parts Ongoing
《 اولین دیدار》 【( در حال آپ✅️ )】 𝐜𝐚𝐩𝐞𝐥𝐥 : 𝐭𝐚𝐡𝐤𝐨𝐤 𝐘𝐮𝐧𝐦𝐢𝐧 𝐍𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑴𝒂𝒇𝒊𝒂, 𝑨𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏, 𝑺𝒎𝒂𝒕, 𝑶𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒓𝒐𝒔, 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 " شده از جونم بگذرم از تو نمیگذرم واسه بودنت زانو میزنم حتی اگر زمین پر از شیشه باشه من واسه چشمات جونمم میدم _______________༒ " اگر در آغوش کشیدن تو نامشروع است وعاشق تو بودن دیوانگی من تا ابد بی دین ترین مجنون شهرم . __________________________________༒ " با اون چشمای وحشیی اینطور بهم نگاه نکن توله " توعه عوضی .. مرد پوزخندی زد و قدمی به جلوتر رفت . خودش رو به تن پسرک زیرش فشرد وخیره به صورت الهه گونه اش غرید " هوم . الان دقیقا شبیه یه توله گرگ وحشی شدی و من دقیقا عاشق این ساید خشنتم . غرید " دست از سرم بردار کیم تهیونگ پوزخندی زد و از روی پسرک کنار اومد دستش رو به پشت کمر پسر رسوند و با لحن آرومی کنار گوشش زمزمه کرد " در سمت چپ سینه ام شهریست کوچک که تو برای آن خورشید صبحی ______ کپی ممنوع 🚫
You may also like
Slide 1 of 10
Coshay / نامیرا cover
Zumba And Boxing (Kookv) cover
Collapse | VKOOK cover
Vkook & Kookv| 𝑩𝒆𝒈𝒖𝒊𝒍𝒊𝒏𝒈𝒍𝒚 𝒃𝒆𝒂𝒖𝒕𝒊𝒇𝒖𝒍🔞  زیـبـای فـریـبـنـده cover
Who are you? cover
KOOKV"MY DOCTOR"🍷🔞 cover
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) cover
GANGSTER "VKOOK"  cover
𝒇𝒊𝒓𝒔𝒕 𝒎𝒆𝒆𝒕𝒊𝒏𝒈 cover
AMYGDALA "Kookv" cover

Coshay / نامیرا

83 parts Ongoing

فصل 1 احساس تنهایی خیلی خوبه ولی نه وقتی ۱۶ سال طول بکشه بلاخره یه جایی کم میاری ، کنجکاوی قلقلکت میده و دلو میزنی ب دریا و ...فرار میکنی ... ولی همیشه قرار نیست نتیجه ی یک اشتباه بد باشه شاید بشه شروع ی زندگی دوست‌داشتنی و پر ماجرا و شاید عجیب .... بخشی از داستان : پس من چی ؟ پسر کوچیک تر ب صورت مثل برف شوگا نگاه کرد هول شد .." .آلفا ! شوگا بیحرف همون دست جیمین رو سمت لباش برد و خورد . انگشتای عسلی جیمینم همراهش وارد دهنش شد و موج الکتریسیته ای وارد بدن امگا کرد. جیمین مسخ شده به چشمایی ک اگه اشتباه نمی‌کرد برق شیطنت از توش پیدا بود خیره شد کوک مثل بچه ها اعتراض کرد هئونگگگگگ اون مال من بود ‌..من هنوز گشنمه تهیونگ ک سیر شده بود به ویوار پشت سرش تکیه دادو دستی ب شکمش کشید آخيش چ خوب که من سیر شدم کوک با غیض نیم خیز شد : میام میزنمتا تهیونگ با تخسی نگاهش کرد جرئت داری بیا... . . . فصل 2 داستان یه خانوادست ....اما ...آیا یه خانواده عادی ؟ ... . . . +میتونی تصور کنی از پدرت دو سال کوچیک تر باشی ؟! _ مطمئنی پدرته ؟! + اره ..... _ پس دیوونه شدی .. + نمیدونم ....شاید ... . . . زندگی مخفیانه یه خانواده ....و داستان های بینشون ... . . . هیجانی کمدی معمایی کاپل : یونمین / ویمین/ کوکمین/ چانبک / سهونبک /