Back to black | Hopegi |
  • Reads 1,689
  • Votes 229
  • Parts 7
  • Reads 1,689
  • Votes 229
  • Parts 7
Ongoing, First published Jul 14, 2023
- فکر نمیکردی گیر بیوفتی مگه نه مین؟
پرونده ی زیر دستش رو مرتب کرد و با تمسخر به پسر نسبتا ظریف نارنجی پوش روبه روش خیره شد. پسر، دستای دستبند خوردش رو تکونی داد و با حالت بیخیالی شونه ای بالا انداخت.
- حکمم چیه؟
- اعدام.
خنده ریزی از بین لباش در رفت
- حکم من رو خیلی وقته همه میدونن جانگ ، تو هم میدونستی، ولی یه چیزی باعث شده روز قبل از دادگاه منو از انفرادی گرم و نرمم بکشی بیرون، پشت میز بازجویی بنشونی و سعی کنی باهام حرف بزنی، چقدر؟
پسر با چهره ای از خود راضی حرفش رو تموم کرد ولی تنها چیزی که انتظارش رو نداشت، حرف مرد جا افتاده رو به روش بود؛
- سوال بهتر اینه که، تا کِی؟
وقتی چهره اخم آلود و متعجب یونگی رو دید نیشخندی تحویلش داد و از جاش بلند شد.
- تخفیف زیاد برای حکم اعدامت؟ چیز محالیه پسر جون ولی میتونم کاری کنم حبس ابد بهت بدن. اما باید فکر کنی ببینی تا کی میتونی گوشه سلول انفرادی بدن گرمت رو مهمونم کنی!
- اگه حکم حبس بهم بدن میدونی اینجا نمیمونم سرگرد جانگ .
مرد، دست هاش رو توی جیب های شلوارش فرو کرد و همزمان که سمت در میرفت لب زد
- یه قاچاقچی اعضای بدن که تحت تعقیب پلیس بین الملله، جایی بهتر از خونه سرگرد پروندش برای مخفی شدن سراغ داره؟ اونم درحالیکه بدن سفید و ریزه میزش برای زیر من بودن کاملا مناسبه؟
--------
All Rights Reserved
Sign up to add Back to black | Hopegi | to your library and receive updates
or
#79police
Content Guidelines
You may also like
Shine in the dark by haniehislamy
35 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، اسمات ، انمیز تو لاورز ، تراژدی ، انگست (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخشه! ] نویسنده : هانا
𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝 by Ladykim--
45 parts Ongoing
-چرا اجازه نمیدی به سیگار لب بزنم؟ _چون نمیخوام به چیزی جز من معتاد شی. ✡⟷✧⟷✡ اون مَردِ تنها برای من حکمِ اکسیژن رو داشت،کنارِش نفس میکشیدم، یادم میرفت چه گذشته ی بی معنی ای داشتم، ریه هام پر میشد از عطرِ همیشگی‌ش"همون سیگارِ قهوه ای،همونکه هرزگاهی بهش حسادت میکردم، چرا باید اینقدر خوش شانس میبود که بین لبهای تهیونگ جا خوش میکرد؟ اونجا متعلق به زبونِ من بود!"هر چند، هنوز هم دوست داشتم بین لبهای معشوقه‌م ببینمش، وقتی دودِ سیگار رو ازبین لبهای نم‌دارِش به بیرون دعوت میکرد، قلبِ من یک تپش رو جا می انداخت،حتی سیگار کشیدنش هم پرجذبه و مسخ کننده بود، حتی اون دودِ خوش شانس هم وقتی از بین لبهای رییس کیم خارج میشد توی هوا به رقص در میومد! ᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒ 🖤کاپلها : تهکوک(اصلی)_چانبک_جونگمین 🤍نویسنده: لی‌لی(--ladykim) 🖤ژانر: رمنس.درام.جنایی 🖤محدودیت سنی : 18+ چنل تلگرامِ فیکشن:Aezraelschild@ #vkook #taekook #chanbaek #kai #jimin #mafia #police #lisa #rose #chaelisa
You may also like
Slide 1 of 10
||𝐖𝐢𝐥𝐝 𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧|| cover
•• Supreme ••  cover
Hyunlix. cover
Amor cover
Satisfaction(Minibook) cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
Shine in the dark cover
𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝 cover
¦ MY CUTE BOY  ¦☆vkook cover
Your eyes tell || VK || Completed cover

||𝐖𝐢𝐥𝐝 𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧||

33 parts Ongoing

امپراطور جئون جونگکوک به لونا خودش کیم تهیونگ علاقه ای نداره لونا که دیگه نمیتونه این شرایط رو تحمل کنه تصمیم میگیره بدنش برای همیشه ترک کنه چی میشه اگر همزادش در دنیا دیگه کیم تهیونگ رییس قوی و قدرتمند کمپانی VBLوقتی از خواب پامیشه قیافه خودش رو تو آینه ببینه ولی تو بدن ظریف و زیبا لونا باشه ... قسمتی از داستان : نیشخند عجیبی زد و دم‌گوشم زمزمه وار گفت +اگر میخوای اجازه بدم بری باید قبل رفتن کاری که میخوام انجام بدی لونای من _چی میخوای زودتر بگو که زودتر بتونم از این مکان عجیب غریب برم و دیگه تورو نبینم آروم گوشه لبم بوسید و درحالی که به طرف دیگه صورتم می‌رفت لب زد +باید بچمو به دنیا بیاری •𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯,𝐚𝐧𝐝 •𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:𝐑𝐨𝐲𝐚𝐥,𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞,𝐟𝐚𝐧𝐭𝐚𝐬𝐲,𝐬𝐦𝐮𝐭,𝐦𝐩𝐞𝐫𝐠,𝐨𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬