IᏟᎬ ᏢᎾᏢ
  • Reads 3,013
  • Votes 712
  • Parts 8
  • Reads 3,013
  • Votes 712
  • Parts 8
Complete, First published Jul 23, 2023
خلاصه:
بیون بکهیون ۱۸ ساله درونگرایی که جرعت شروع کردن یک مکالمه ساده رو هم نداشت ولی چیشد که با دیدن چشم های اون دانش آموز انتقالی خیلی دلش می خواست جرعت حرف زدن رو پیدا کنه؟
برای اولین بار تو زندگیش جرعتشو جمع کرد و توی چشمای پارک چانیول ۱۸ ساله، دانش آموز انتقالی از اینچئون گفت:
" می تونیم بعد از مدرسه همو ببینیم؟"
و حالا  اینجا بود ۹ سال بعد و بکهیون ۲۷ ساله الان زندگی خودش رو داشت ،رستوران خودش رو داشت و همسرش پارک چانیول رو داشت.
و به خودش افتخار می کرد که اونروز تونست شجاعت به خرج بده..
^~^~^~^~^~^~^~^~^~^~^~^
+ برای همیشه ی همیشه مال منی..... مال خود خودم 
- برای همیشه ی همیشه مال توعم..... مال خود خودت
^~^~^~^~^~^~^~^~^~^~^~^
ژانر:رومنس _ زندگی روزمره _  اسمات
کاپل: چانبک(اکسو) _ تویون( توایس)
وضعیت: کامل شده
نویسنده:anna
#ice_pop      چانبک     #تویون#
All Rights Reserved
Sign up to add IᏟᎬ ᏢᎾᏢ to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Livid Heart🖤🚬 | Vkook by LostJis
46 parts Complete
[Completed] [تمام شده] 𓄸 Name: Livid Heart | قلب کبود 𓄸 Genre: Smut, romance, mafia⛓️🚫 𓄸 Main Couple: Vkook 𓄸 Age category: +21⛔ 𓄸 Writer: Jisog 𓄸 Update: Weekly on Wednesday🚬 _____🖤_____ "رد دات" جایی که عشق و خطر به هم می‌رسن! جئون جونگ‌کوک، یک خلافکار خرده‌پا با زندگی‌ای پر از بدهی و بدبختیه که هیچ چیزی برای از دست دادن نداره. اما یک روز، سرنوشت در قالب یک پیشنهاد عجیب از سوی یک فرد ناشناس و ثروتمند بهش لبخند می‌زنه: اگر بتونه در عرض یک ماه وینسنت، صاحب بی‌رحم و مرموز گی‌کلاب "رد دات" رو عاشق خودش کنه، زندگی جهنمیش تبدیل به بهشتی رویایی میشه. اما چرا از بین این همه آدم، جونگ‌کوک انتخاب شده؟ و آیا وینسنت فقط یک صاحب کلاب ساده است؟ جونگ‌کوک وارد بازی خطرناکی می‌شه که نه تنها قلب، بلکه جونش رو هم به خطر می‌اندازه. آیا می‌تونه عشق وینسنت رو به دست بیاره، یا رازهای تاریک وینسنت و "رد دات" اون رو به نابودی می‌کشونه؟ "_ مطمئنی اولین بارته؟ + آره لعنتی! خواستگارم نیستی که راجع به همچین چیزی بخوام بهت دروغ بگم! _ معمولا یبوست داری؟ + آره. خب که چییی؟ _ یه اکسترنال هموروئید کوچیک اینجاست. + منظورت بواسیره؟ ته... من برای چکاپ ماهانه اینجا نیومدما! _ انقدر غر نزن! خب اگه اینجوری بکنمت دردت می‌‌گیره! "
  🧛🏻‍♂️A real manhwa🧛🏻‍♂️                               [کامل شده] by layboom
20 parts Complete
🧛🏻‍♂️A real manhwa🧛🏻‍♂️ "یه مانهوای واقعی" نویسند: boom ژانر: رومنس، اسمات، فلاف، فانتزی، سوپرنچرال، طنز، ددی کینک، هپی اندینگ،... کاپل: چانبک روز‌های آپ: سه شنبه‌ها همیشه فکر میکردم موجودات تخیلی یه جایی تو یه دنیای دیگه زندگی میکنن، مطمئن بودم چون دوسشون داشتم. تا اینکه یه روزی وارد خونه‌ای شدم که نباید و چیزایی فهمیدم که باعث شد تمام ذهنیتم در موردشون تغییر کنه. اون روز دوست پسر جذابم که دست بر قضا یه بابای مهربونم بود بهم تاکید کرد که برای مراقبت از بچه کوچولوش نرم خونش، چندین بار هم تاکید کرد و خیلی قاطع منو از رفتن به خونه منع کرد ولی از اون جایی که من یه دانشجوی معمولی بدشانس بودم پروژه‌ی کوفتیمو تو خونه‌اش جا گذاشته بودم. واقعا با خودم فکر میکردم قرار نیست اتفاق خاصی بیوفته، نهایتش میخواستن منو سورپرایز کنن، بخاطر همینم نمی‌خواستن برم خونه. هیچ وقت از سرم این موضوع حتی رد هم نمیشد که وقتی وارد پذیرایی شم با موجود کوچولویی روبرو شم که دندوناشو برام تیز کرده و برای خون بدبختم نقشه می‌کشه. اون واقعا تیونگ بود؟! کوچولویی که منو پاپای شماره‌ی دو صدا میزد و لپامو میبوسید؟! با گیجی سرم رو کج کردم و دقیق نگاهش کردم. چرا حس میکردم درست وسط مانهوایی ایستادم که قرار بود نقش فرعیش توسط یه نیمچه خو
𝐈 𝐅𝐞𝐥𝐥 𝐈𝐧 𝐋𝐨𝐯𝐞 𝐈𝐧 𝐓𝐡𝐞 𝐅𝐚𝐥𝐥 by Strawwilly
13 parts Complete
" تو شبیه برگ های درحال سقوط پاییزی بودی. بهم لبخند میزدی و با چشم های فریبنده عسلی رنگت بهم میفهموندی قراره تا ابد کنارم داشته باشمت و نگران از دست رفتنت نباشم و من درحالی که چشم های غمگین و سقوطت رو میدیدم باز هم بهت اعتماد کردم و حالا نقاشِ دیوونه ای هستم که چهره زیبای معشوقه پنهانش رو میکِشه و لب های دو بعدیش رو میبوسه. چیشد که توی فصل نارنجی و نسکافه ای رنگ عاشقت شدم، الهه ی پاییزی من؟ " . . . الهه پاییزی ای که عاشق انسانی فانی میشه. اون نقاش مو فرفریِ خجالتی به شدت براش آشنا بوده و احساس میکرده سال ها میشناستش. بکهیون بر خلاف قوانین دنیاشون خودش رو به انسان مورد علاقه اش نشون میده. سرنوشت چطور اجازه میده اونا کنار هم قرار بگیرن؟! 🌒🍃 -- • ~فـیکشـن: مـن تـو پـاییـز عـاشـق شـدم • ~ کــاپل:چـانبڪ • ~ ژانـر:رمـنس ، فانتـزی ، درام • ~ وضعیـت:کـامـل شـده • ~ نـویسـنـده: لـونـا
Psycho by user581360571468
2 parts Ongoing
‌+ من دوستت دارم پارک چانیول ، نه .. دوستت ندارم.. به معنای واقعی عاشقتم ! بیشتر از خودم و کل دارایی و وجودم برام مهمی ، بیشتر از کل زندگیم ، حسم نسبت بهت رو توصیف کنم چانیول شی .. شاید بگی چرت می‌گم ، ولی بی تو نمی‌تونم دلیل برای ادامه زندگیم پیدا کنم .. تو 'مکثی کرد ' روزنه ای از نور توی این تاریکی زندگیم بودی چانی .. دیگه چجوری بهت بگم عاشقم؟ واقعا عاشقتم. -اگه ازت چیزی بخوام واسم انجام میدی ؟ چانیول با لحن مضطربی جملشو بیان کرد، رنگ از صورت بکهیون پرید، امیدوار بود چیزی که در ذهنش میگذره واقعیت نداشته باشه افکارش رو کنار زد و لبخند لرزونی زد :+..... چه کاری ؟ - منو میبخشی ؟ بکهیون پوزخندی به افکار مزخرفش زد میدونست چانیولیش اونطور که مردم میگن نیست، و با لحن کنجکاوی که سعی در مخفی کردنش داشت سؤالش رو پرسید:+چرا؟ - بهم قول میدی ؟ .... این کارو بخاطر دوتامون و (عشقمون) انجام میدم .... دوباره افکار تاریکی به مغزش هجوم برد و تصمیم گرفت جوری رفتار کنه که همه چی مرتبه و اروم پرسید :+ چه کاری- کاپل: چانبک ژانر: درام، انگست، معایی، رمنس
You may also like
Slide 1 of 10
Livid Heart🖤🚬 | Vkook cover
  🧛🏻‍♂️A real manhwa🧛🏻‍♂️                               [کامل شده] cover
𝐈 𝐅𝐞𝐥𝐥 𝐈𝐧 𝐋𝐨𝐯𝐞 𝐈𝐧 𝐓𝐡𝐞 𝐅𝐚𝐥𝐥 cover
behind of the love shot dance practice behind🍷🥀 cover
Psycho cover
Broken Pieces cover
Choc Ice🍦[3shot♡chanbaek] cover
Sinner Angel 🧚‍♂️ cover
My pink boy [ Yoonmin ] cover
𝖡𝗅𝖺𝖼𝗄 𝖦𝗁𝗈𝗌𝗍 ᥊ شبح سیاه cover

Livid Heart🖤🚬 | Vkook

46 parts Complete

[Completed] [تمام شده] 𓄸 Name: Livid Heart | قلب کبود 𓄸 Genre: Smut, romance, mafia⛓️🚫 𓄸 Main Couple: Vkook 𓄸 Age category: +21⛔ 𓄸 Writer: Jisog 𓄸 Update: Weekly on Wednesday🚬 _____🖤_____ "رد دات" جایی که عشق و خطر به هم می‌رسن! جئون جونگ‌کوک، یک خلافکار خرده‌پا با زندگی‌ای پر از بدهی و بدبختیه که هیچ چیزی برای از دست دادن نداره. اما یک روز، سرنوشت در قالب یک پیشنهاد عجیب از سوی یک فرد ناشناس و ثروتمند بهش لبخند می‌زنه: اگر بتونه در عرض یک ماه وینسنت، صاحب بی‌رحم و مرموز گی‌کلاب "رد دات" رو عاشق خودش کنه، زندگی جهنمیش تبدیل به بهشتی رویایی میشه. اما چرا از بین این همه آدم، جونگ‌کوک انتخاب شده؟ و آیا وینسنت فقط یک صاحب کلاب ساده است؟ جونگ‌کوک وارد بازی خطرناکی می‌شه که نه تنها قلب، بلکه جونش رو هم به خطر می‌اندازه. آیا می‌تونه عشق وینسنت رو به دست بیاره، یا رازهای تاریک وینسنت و "رد دات" اون رو به نابودی می‌کشونه؟ "_ مطمئنی اولین بارته؟ + آره لعنتی! خواستگارم نیستی که راجع به همچین چیزی بخوام بهت دروغ بگم! _ معمولا یبوست داری؟ + آره. خب که چییی؟ _ یه اکسترنال هموروئید کوچیک اینجاست. + منظورت بواسیره؟ ته... من برای چکاپ ماهانه اینجا نیومدما! _ انقدر غر نزن! خب اگه اینجوری بکنمت دردت می‌‌گیره! "