Story cover for ⌈𝗟𝗶𝘃𝗶𝗻𝗴 𝗠𝗮𝗱𝗻𝗲𝘀𝘀⌋ by KuiYangFiction
⌈𝗟𝗶𝘃𝗶𝗻𝗴 𝗠𝗮𝗱𝗻𝗲𝘀𝘀⌋
  • WpView
    Прочтений 7,055
  • WpVote
    Голосов 1,039
  • WpPart
    Частей 39
  • WpView
    Прочтений 7,055
  • WpVote
    Голосов 1,039
  • WpPart
    Частей 39
Завершенная история, впервые опубликовано июл. 26, 2023
Для взрослых
"چیزهایی هستند که از تنها بودن هم بدترند.
اما سال ها طول میکشد تا این را بفهمی
 و غالبا وقتی میفهمی که خیلی دیر شده و هیچ چیز بدتر از خیلی دیر نیست."
دقیقا زمانی که فکر میکنی همه چیز داره عالی پیش میره یه طوفان سهمگین میاد و تمام باوراتو نابود میکنه.
و دقیقا اونجایی که حس میکنی میتونی همه چیز و از اول بسازی میفهمی داری ذره ذره خودتو نابود میکنی و وقتی به خودت میای که دیگه چیزی از روحت باقی نمونده.
꩜𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿 : Phantom 
꩜𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲 : Romance, Drama, Angst, Smut
꩜𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲 : ZSWW
Все права сохранены
Подпишись, чтобы добавить ⌈𝗟𝗶𝘃𝗶𝗻𝗴 𝗠𝗮𝗱𝗻𝗲𝘀𝘀⌋ в свою библиотеку и получать обновления
или
Требования к контенту
Вам также может понравиться
Elephant in the room  от Farysky
24 Части Завершенная история
من و تو و یه فنجون چایی بیا یکم از واقعیت دور شیم خلاصه داستان📜 یک عاشقانه‌ی لطیف... داستان انتخاب سخت بین عشق و دوستی ییبو ناخواسته شاهد مکالمات نامزد و بهترین دوستش میشه. بعد از شنیدن این حرف ها دیگه هیچ چیز مثل سابق نمیشه و اون باید تصمیم مهمی بگیره. اینکه با حقایقی که فهمیده چیکار کنه؟ 𓂅 𔘓 𓂃𓈒 من و تو فقط دوست بودیم! فقط دوست بودیم؟ من ترجیح می‌دادم همان طور باقی بمانیم. اما لحظه‌ای که به خود آمدم؛ فیلی درست وسط اتاق بود. حتی اگر هزاران سال بگذرد؛ و این تنها راهی باشد که بتوانم کنارت باشم؛ من هزار سال دیگر به نادید گرفتن آن فیل ادامه خواهم داد! فقط برای اینکه بتوانم لحظه‌ای بیشتر کنارت باشم. و مطمئن باش در آخر استخوان هایی که از من باقی می‌ماند نیز تو را دوست خواهند داشت. فراموش نکن من بودن با تورا بسیار آرزو کردم! ╮✮ کاپـل ‌‌❲ ییـجان ❳ ╮✮ ژانـر ‌‌❲ انگست، فلاف، برشی از زندگی ❳ ╮✮ نویسـنده ‌‌❲ 𝑠𝑡𝑎𝑟 𝑑𝑢𝑠𝑡 ❳ فیل در اتاق یک اصطلاح استعاری زبان انگلیسی است که منظورش مشکل یا ریسک واضحی است که هیچ‌کس نمی‌خواهد در موردش بحث یا کار کند یا یک وضعیت گره زدگی که هیچ‌کس نمی‌خواهد آن را به چالش بکشد. این فیل میتواند عشق و علاقه بارزی باشه که سعی در نادید گرفتنش داری اما این ب
𝒍𝒆𝒈𝒆𝒏𝒅 𝒐𝒇 𝒕𝒉𝒆_𝐃𝐄𝐌𝐎𝐍_ от golabaton
25 Части В процессе
🔻عنوان: مُهر اهریمن ♦️کاپل‌ها: چانبک، هونهان ♦️ژانر: تریلر، دارک رمنس، انگست، اسمات 🔺نویسنده: golabaton برشی از داستان: _بازم اهریمنم میشی؟ تا جایی که مثل قبل حتی برام آدمم بکشی؟ پسری که انگشتاش رو با کنجکاوی و لذت توی لاشه‌ی سگی حرکت می‌داد و جز به جز اعضای حیوان مرده رو چک می‌کرد در جواب سوال بی احساسش لبخند بامزه‌ای تحویلش داد. جوری که انگار ازش یه شیشه نوتلا خواسته بود دستش رو از جسد حیوان بخت‌برگشته بیرون کشید و خیره به صورت جدیش خیلی غلیظ و پشت سرهم گفت. _البته... با کمال میل... با لذت... پسر ایستاده بعد تایید سه بخشیش لحظه‌ای سکوت کرد و شیطنت وار یکی از انگشتای کثیف وخونیش رو به دهن گذاشت و مکید. وقتی خوب تمیزش کرد با چشمهای درخشان و ترسناکش جلو اومد و زیر نگاه سردش سرخوش پلکی بهم کوبید. _مثلا میتونم چشمای ریز و درشت هر کسی رو که بخوای برات در بیارم و به عنوان مزه توی گیلاست بندازم... روانی مو مشکی با زدن لبخند دندون نمایی بقیه‌ی انگشتای خونی و کثیفش رو روی قلب کوبنده اش گذاشت و چنگی به سینه‌ی فشرده‌اش انداخت. _به شرطی که آخرش به عنوان هدیه این قلب کوچولو و نازت رو از سینه ات بیرون بکشم و به یه عروسک بی جون و بغلی تبدیلت کنم...قبوله؟...
𓂃Elysian⋱ от Veronikanoir
10 Части Завершенная история
اِلیسیـان [تمام شده] ⨳ کـاپل: ییـجان ⨳ ژانـر: ماورایی، رومنس، انگست، فانتزی، ماجراجویی، اسمات ⨳ کانال: 𝗎𝗄︎𝗂𝗒𝗈𝗌𝗍𝗈𝗋𝗒 ⨳ تایپ: 𝖿︎𝖺𝗇︎𝖿︎𝗂𝖼︎/𝖻︎𝗃︎𝗒𝗑︎ 🕯 خلاصه ای از داستان: موران بعد از شنیدن افسانه‌ی «اِلیسیان» از زبان گابریل کتاب‌دارِ کاخ، درمورد این اسم کنجکاو می‌شه. اما درست زمانی که داره دنبال معنای قایم شده پشت این اسم می‌گرده، با حقیقتی درمورد زندگی خودش رو به رو می‌شه! 🧚🏻برشی از داستـــان: جان کمربندی که دستش بود رو بالا آورد و لبخند کجی زد "بلد نیستم ببندمش!" ییبو جلو رفت و وارد اتاق شد "همم..." کمربند رو از دستش گرفت و پشت سرش ایستاد. دست‌هاش رو جلوی شکمش برد و کمربند رو روی لباسش تنظیم کرد "اونجا کی برات کمربندتو می‌بست؟" جان لبخند بامزه‌ای زد و انگشت‌هاش رو روی پیشونیش کشید "خب خدمت‌کارا و اکثراً آریان این‌کارو برام انجام می‌داد..." ییبو بعد از شنیدن آخر جمله‌ش فشاری به کمربند وارد کرد که ناخودآگاه "آخی" از بین لب‌های جان خارج شد. بعد از تموم کردن کارش، عقب اومد "تموم شد..."
Вам также может понравиться
Slide 1 of 10
ʟᴏᴠᴇʟʏ ʙɪᴛᴄʜ♡︎ cover
Elephant in the room  cover
My Precious Trust || vkook|| Sezon1 cover
my baby boys(BDSM) cover
𝒍𝒆𝒈𝒆𝒏𝒅 𝒐𝒇 𝒕𝒉𝒆_𝐃𝐄𝐌𝐎𝐍_ cover
𓂃Elysian⋱ cover
"HALF BROTHER" cover
🤍 My silver wolf🤍 cover
A Safe Hug "kookv" cover
 𝓣𝓪𝓮𝓱𝔂𝓾𝓷𝓰 ☕  من وتهیونگ>> شما همه 🎨 cover

ʟᴏᴠᴇʟʏ ʙɪᴛᴄʜ♡︎

19 Части Завершенная история

ووت یادتون نره🍭🌱 جان توی عصبانیت دستور میده تا ییبو رو بدزدند اما وقتی برای اولین بار اونو میبینه عصبانیتش میخوابه و ازش خوشش میاد... و ییبویی که برای پیدا کردن جواب سوالاش تن به این اسارت دوست داشتنی میده... ㋛︎ 🦠 ᴄᴏᴜᴘʟᴇ :ʏɪᴢʜᴀɴ ❤︎ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 : 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 シ︎ 𝒛𝒉𝒂𝒏 𝒕𝒐𝒑