Falling 🔞
  • Reads 15,728
  • Votes 1,289
  • Parts 36
  • Reads 15,728
  • Votes 1,289
  • Parts 36
Complete, First published Jul 27, 2023
Mature
❞ چرا من اینقدر میترسم تو رو از دست بدم ، وقتی تو حتی مال من نیستی؟ ❝

..................................
لیسا بعد از اینکه به دلیل وابستگی شدید به الکل و سیگار از کلینیک درمانی و مشاوره که توش به عنوان یه تراپیست کار میکرد به طور موقت اخراج شد، به رئیسش قول داد خیلی زود خودش رو جمع و جور کنه و برگرده. اما بعد از سه ماه تلاش و مقاومت، درگیر جدایی از نامزدش شد.
شبی که دست از همهی دنیا کشیده بود، توی بار با فرد غریبه آشنا میشه و تصمیم میگیره واسه یه شب از تمام خط قرمزهاش رد بشه...
(برگرفته از یک رمان امریکایی)
All Rights Reserved
Sign up to add Falling 🔞 to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
ꪶ Psycho ꫂ by Rain_FanFic
12 parts Complete
خلاصه : تهیونگ بیشتر از یک سال توی اخرین اتاق برج شرقی قرنطینه بود‌. جویی به عنوان کاراموز روانپزشکی کلینیک روانی به تهیونگ نزدیک میشه، کسی که به گفته دکترا دارای اختلال پارانوئیده و نمیتونه به کسی اعتماد کنه. اما این تمام قضیه نیست. همه چیز در مورد تهیونگ عجیبه. زمان هایی که بی قرار به ماه خیره میشه، نقاشی هایی که با خون روی دیوار میکشه و رفتار های ضد و نقیضش... کیم تهیونگ واقعا کیه؟! [به من میگن روانی ولی اونا چیزایی که دیدم رو ندیدن.. به من میگن دیوونه ولی اونا هر شب زندگیشونو رو با کابوس و فریاد سر نکردن.. به من میگن شیطان ولی اونا دردی که من حس کردم رو حس نکردن.. آره من روانیم.. اگه معنی روانی بودن اینه که چشماتو رو به حقیقت باز کنی پس من روانیم! من روانی ای بودم که قلبش با تاریکی تسخیر شده بود، کسی که روحشو به شیطان فروخت. و در آخر من فرشته ی سقوط کرده ای بودم که تو بال های پروازش شدی و به آسمون برش گردوندی...] فیک ~ [Psycho] ~ روانی! BTS 'Taehyung' - Twice 'Tzuyu' Story By : Code01🌿
Livid Heart🖤🚬 | Vkook by LostJis
47 parts Complete
[Completed] [تمام شده] 𓄸 Name: Livid Heart | قلب کبود 𓄸 Genre: Smut, romance, mafia⛓️🚫 𓄸 Main Couple: Vkook 𓄸 Age category: +21⛔ 𓄸 Writer: Jisog 𓄸 Update: Weekly on Wednesday🚬 _____🖤_____ "رد دات" جایی که عشق و خطر به هم می‌رسن! جئون جونگ‌کوک، یک خلافکار خرده‌پا با زندگی‌ای پر از بدهی و بدبختیه که هیچ چیزی برای از دست دادن نداره. اما یک روز، سرنوشت در قالب یک پیشنهاد عجیب از سوی یک فرد ناشناس و ثروتمند بهش لبخند می‌زنه: اگر بتونه در عرض یک ماه وینسنت، صاحب بی‌رحم و مرموز گی‌کلاب "رد دات" رو عاشق خودش کنه، زندگی جهنمیش تبدیل به بهشتی رویایی میشه. اما چرا از بین این همه آدم، جونگ‌کوک انتخاب شده؟ و آیا وینسنت فقط یک صاحب کلاب ساده است؟ جونگ‌کوک وارد بازی خطرناکی می‌شه که نه تنها قلب، بلکه جونش رو هم به خطر می‌اندازه. آیا می‌تونه عشق وینسنت رو به دست بیاره، یا رازهای تاریک وینسنت و "رد دات" اون رو به نابودی می‌کشونه؟ "_ مطمئنی اولین بارته؟ + آره لعنتی! خواستگارم نیستی که راجع به همچین چیزی بخوام بهت دروغ بگم! _ معمولا یبوست داری؟ + آره. خب که چییی؟ _ یه اکسترنال هموروئید کوچیک اینجاست. + منظورت بواسیره؟ ته... من برای چکاپ ماهانه اینجا نیومدما! _ انقدر غر نزن! خب اگه اینجوری بکنمت دردت می‌‌گیره! "
TENSION🍷(vkook) by seta8603
35 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst Couple: vkook ،....secret ♡ Setayesh* این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
خدمتکار by Goli_happy
10 parts Ongoing
_تو با پای خودت اومدی تو عمارت من، یادت که نرفته؟! +اون موقع نمیدونستم یه همچین آدم کثیفی هستی! _برای بیرون رفتن از اینجا دو راه بیشتر نداری یا مرگ رو انتخاب کنی یا زندگی با منو. +مرگ بهتر از زندگی با هیولایی مثل توعه... . . . کاپل اصلی: جونگکوک/نگار (زود قضاوت نکنین قراره متفاوت باشه) کاپل فرعی: یونگی/بورام ژانر: مافیایی، اکشن، رومانس، اسمات. هپی اند. . . . . . . خب خب، سلام سلام🤍 من چند سالِ تو واتپد فن فیک میخونم. این دفعه گفتم بزار خودم دست به کار شم و با توجه به رشته ای که دارم میخونم نویسندگی کنم. این قرارِ اولین فیک من باشه. اگر دوست داشتید و به خوندنش نشستید، نظرتون برام مهمه خواهش میکنم بی پرده بگید و حتی اگر انتقادی داشتید بکنید که من داستانم رو بهتر کنم. مرسییی🙏🏻 این داستان قرارِ تو ژانر جنایی، رومانس و اسمات پیش بره... میتونید منو گُلی صدا کنید😊 امیدوارم از خوندن این فیک نهایت لذت رو ببرید. حمایت از من فراموش نشه وا!😂✌🏻
You may also like
Slide 1 of 10
پرسه در نیمه شب cover
᭝‌ 𝐖𝐮𝐧𝐝𝐞𝐫 cover
you should know🐇 cover
My Doll  cover
𝑇ℎ𝑒 𝑆𝑜𝑢𝑛𝑑 𝑂𝑓 𝑀𝑢𝑠𝑖𝑐 | PJM [Completed]  cover
ꪶ Psycho ꫂ cover
365Days  cover
Livid Heart🖤🚬 | Vkook cover
TENSION🍷(vkook) cover
خدمتکار cover

پرسه در نیمه شب

15 parts Ongoing

بدن زخمی و خونی گائون که مقابل یوهان روی زمین افتاده و از درد به خودش می‌پیچید، صحنه‌ای بود که مرد تا آخر عمرش دیگه نمی‌خواست شاهدش باشه. اگه یکی از همین دعواها گائون رو برای همیشه ازش می‌گرفت... یوهان دستش رو دور کتف گائون حلقه کرد و بدنش رو درون آغوشش کشید. با صدای آروم و گرفته‌ای به حرف اومد: «اگه قراره مثل گذشته به خودت آسیب بزنی و به هیچی اهمیت ندی... پس حضورم توی زندگی چه معنی‌ای می‌ده...؟» ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ژانر: عاشقانه، بی‌ال، انگست، اسمات کاپل: کانگ یوهان و کیم گائون (فیک از سریال قاضی شیطان / the devil judge) نویسنده: 𝑴𝑨𝑺𝑼𝑴𝄢 ویراستار: ♧Fatemeh داستان فیکشن ربطی به سریال نداره و اگه سریال رو ندیدید، میتونید با خیال راحت بخونید.