call me master
  • مقروء 6,778
  • صوت 843
  • أجزاء 58
  • مقروء 6,778
  • صوت 843
  • أجزاء 58
مستمرة، تم نشرها في يولـ ٢٨, ٢٠٢٣
genre: mafia, bdsm, romance, smut, action 
type: zsww 
writer: raha




گاهی فقط یک امضای کوچیک باعث دردسره. 
اما این‌بار دردسری خو خواسته. 
ییبو برای نجات پدرش از یک ورشکستگی بزرگ تن به یک قرارداد میده... قراردادی که به بزرگترین دردسر زندگیش تبدیل میشه و...
شیائوجان رئیس یک باند مافیایی تو قلب پکنه مردی که قلبش سیاه و ذاتش با خون و جنایت عجین شده با گذشته‌ای عجیب حالا یک برده جدید داره که اون رو به گذشته‌ش میبره

بخشی از فیک: دست‌اش را روی زخم‌اش گذاشت و وارد یک کوچه‌ی تاریک شد. صدای آژیر پلیس از هرطرف شنیده میشد و زخمش وخیم‌تر از ان بود که بتواند حتی یک قدم دیگر بردارد. دست‌اش را به دیوار گرفت و به سختی خودش را به اولین پله‌ای که دید رساند و به سختی نشست. امیدوار بود خواهرش بتواند به موقع خودش را برساند وگرنه نمیدانست میتواند زنده بماند یا نه. 
در حال خودش بود که در باز شد و قامت کسی نمایان شد. 
-پس اونا دنبال تو میگردن. 
احتمالا اکنون عکس‌اش همه‌جا پخش شده بود. به سختی آب دهانش را قورت داد به پسر خیره شد تاریکی اجازه نمیداد جایی را ببیند، با صدای دو رگه شده‌ای گفت-کمکم کن.
پسر قدمی عقب رفت و گفت- من نمیتونم... 
اخمی کرد به هرحال او از یک بچه انتظار بیشتری نداشت.
جميع الحقوق محفوظة
الفهرس
قم بالتسجيل كي تُضيف call me master إلى مكتبتك وتتلقى التحديثات
أو
#243romance
إرشادات المحتوى
قد تعجبك أيضاً
✧HOME✧ بقلم timi_vkook
42 جزء undefined أجزاء مستمرة
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook