genre: mafia, bdsm, romance, smut, action
type: zsww
writer: raha
گاهی فقط یک امضای کوچیک باعث دردسره.
اما اینبار دردسری خو خواسته.
ییبو برای نجات پدرش از یک ورشکستگی بزرگ تن به یک قرارداد میده... قراردادی که به بزرگترین دردسر زندگیش تبدیل میشه و...
شیائوجان رئیس یک باند مافیایی تو قلب پکنه مردی که قلبش سیاه و ذاتش با خون و جنایت عجین شده با گذشتهای عجیب حالا یک برده جدید داره که اون رو به گذشتهش میبره
بخشی از فیک: دستاش را روی زخماش گذاشت و وارد یک کوچهی تاریک شد. صدای آژیر پلیس از هرطرف شنیده میشد و زخمش وخیمتر از ان بود که بتواند حتی یک قدم دیگر بردارد. دستاش را به دیوار گرفت و به سختی خودش را به اولین پلهای که دید رساند و به سختی نشست. امیدوار بود خواهرش بتواند به موقع خودش را برساند وگرنه نمیدانست میتواند زنده بماند یا نه.
در حال خودش بود که در باز شد و قامت کسی نمایان شد.
-پس اونا دنبال تو میگردن.
احتمالا اکنون عکساش همهجا پخش شده بود. به سختی آب دهانش را قورت داد به پسر خیره شد تاریکی اجازه نمیداد جایی را ببیند، با صدای دو رگه شدهای گفت-کمکم کن.
پسر قدمی عقب رفت و گفت- من نمیتونم...
اخمی کرد به هرحال او از یک بچه انتظار بیشتری نداشت.Todos los derechos reservados