conspiracy |توطئه
  • Reads 6,372
  • Votes 798
  • Parts 16
  • Reads 6,372
  • Votes 798
  • Parts 16
Ongoing, First published Jul 30, 2023
پایان فصل یک
ادامه فیک در فصل دوم 

یک سمت لشکر عظیم و تموم نشدنیه مردگان متحرک
و سمت دیگه هفتا پسر و مردم دنیا که قربانی چه چیزی شده بودن؟
حرص و طمعش یه عاشق یا سیاست کثیف دولت ها؟

+:جیمین من میترسم، بنظرت ميتونيم دنیارو نجا بدیم؟
×:نترس قلب پارک جیمین، چشمای ترسیده ت باعث میشه بخوام باعث این فاجعه رو آتیش بزنم


°•~°•~°•~°•~°•~°•~°•~°•~°•~°°~°•~°•~
ژانر:رمنس،دراما،علمی تخیلی،فانتزی، جنایی ،راز آلود،ترسناک( اگر از زامبی میترسین اصلا فصل دوم رو نخونین)


کاپل اصلی :مینیون
کاپل فرعی: نامجین_تهکوک
روز آپ: نامشخص
All Rights Reserved
Sign up to add conspiracy |توطئه to your library and receive updates
or
#120گی
Content Guidelines
You may also like
Basorexia | VKook by moonlarjk
11 parts Complete
⇤بهار و زمستان در لابه‌لای نفس‌های تابستان خفه شدن و راه رهایی رو در دنیای فراموش‌شده حبس کردن. اسیر شدن در آغوش گذشته‌ای که تنها مردی رو صدا می‌زد که دست‌هاش بوی انگور می‌داد و موهاش، درخت پرتقال رنگین رو نقاشی می‌کرد. کیم تهیونگ، پزشکی با لباس‌های سفید در شهر بزرگ و سرد سئول، به مردم خسته‌ی شهر خدمت می‌کرد، و آفتاب رو با چشم‌های سرخ از بی‌خوابیش، طلوع می‌کرد. مردی که هیچ‌وقت نخ قرمز قلبش رو پاره نکرد، اما منتظر معشوقه‌ی شهر گمشده‌ش هم نموند، و حالا، با مردی ملاقات می‌کنه که چشم‌هاش همون آفتابی هست که بین مردمک چشم‌های خودش نفس می‌کشن، پوستی به لطافت پَر و دنیایی فراموش شده داره. دنیایی که تنها پزشک رو دلتنگ بوسه‌های نرمش می‌کنه... اما چی می‌شه در این بین موش‌های کوری باشن که سعی دارن با دندان‌های تیزشون نخ قرمز وصل شده به دست‌هاشون رو ببرن و برای همیشه در چاله‌ی احساسات اسیر بشن؟ Genre: romance, medical drama, drama Couple: VKook Writer: moonlarjk
Runaway by haniehislamy
5 parts Ongoing
[ فراری ] Cuple : KookV Genre : Omegavers , Smut , Dark Romance , Mpreg , Harsh , 🔞 جونگکوک بعداز اینکه متوجه گرایش‌ِ عجیبِ منشی‌ نوجوونش میشه ، باهاش یه رابطه‌ی قراردادیِ یک ساله رو شروع میکنه.... چی میشه اگه تهیونگ بخاطر یه سهل‌انگاری ، برخلاف قوانین رابطه ی قراردادیش با جونگکوک ، باردار بشه و حالا قرار بود چه بلایی سرش بیاد ؟؟ اون دونفر گرچه که بدن‌های برهنه‌ی همو خوب بلد بودند اما...... هیچی از زندگیِ هم نمیدونستند.... ! این رابطه میتونست بعد از آشکار شدن رازهاشون ادامه پیدا کنه؟ تهیونگ چیکار میکرد ؟ میموند تا اون آلفا هر بلایی که میخواد به سرش بیاره ؟ _ بازی بدی رو شروع کردی تهیونگ.... اگه ازم دور بشی میکشمت...تو همیشه باید جلوی پام باشی لعنتی ! ********* + تو فقط بهم لبخند زدی...‌ و من کل زندگیمو دو دستی بهت تقدیم کردم ...‌ انگار توی تمام زندگی تاریکم منتظر یه لبخند از یه نفر بودم تا جلوش زانو بزنم و به عنوان خدای خودم بپرستمش..... اما من همیشه فراری بودم.... از آدمها ... از احساسات... از آینده.... من فرار میکنم ازت اگه توی قفس نگهم نداری ! چون ‏اون قسمتی از من که سعی میکرد آدمها رو نگه داره کاملا از بین رفته.... من فرار کردم از خودم... از تو... از حقیقت... _ حدس بزن قراره باهات چیکار کنم توله‌ی فراری !؟؟ ********* برای آشنایی با روند داستان به پارت
You may also like
Slide 1 of 10
Little Prince cover
twelfth dimension cover
band c.h [hyunlix] cover
Mr kim/vkook cover
Saviour [Completed] cover
بازی تن به تن cover
conspiracy |توطئه cover
blue moon  cover
Basorexia | VKook cover
Runaway cover

Little Prince

2 parts Ongoing

«میدونی، بعضیا وقتی ناراحتن، طلوع خورشید رو دوست دارن» -آنتوان دو سنت-اگزوپری ترجمه فن فیکش واندر هست فقط اسمش رو عوض کردم