Tunnle killer - 𝐏𝐚𝐫𝐤 𝐏𝐢𝐜𝐢𝐬𝐚 - Wattpad

Tunnle killer

Reads 150
Votes 26
Parts 1

Reads 150
Votes 26
Parts 1

ateez ateezyungi mingi woosan yungi yunho ایتیز سان سونگهجونگ سونگهوا مینگی هونگجونگ ووسان وویونگ یونهو یونگی یونگی‌ایتیز

من...من عاشقت بودم مینگی....
_ولی هیچوقت بهم اثباتش نکردی یونهو،همه به زبون حرف زدن رو خوب بلدن!اما تو چرا هیچوقت اونطوری که برا بالا رفتن مقامت تلاش میکردی برا رابطمون نکردی؟


ژانر:جنایی،معمایی،انگست،سد اند
کاپل:یونگی(یونهو+مینگی ایتیز)All Rights Reserved

ateez ateezyungi mingi woosan yungi yunho ایتیز سان سونگهجونگ سونگهوا مینگی هونگجونگ ووسان وویونگ یونهو یونگی یونگی‌ایتیز

Table of contents

Tunnle killer
Tue, Aug 1, 2023

1 part

Tunnle killer
Tue, Aug 1, 2023

Sign up to add Tunnle killer to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

✧HOME✧ by timi_vkook

وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook

𝐀𝐦𝐲𝐠𝐝𝐚𝐥𝐚 by parkpicisa61

شازده کوچولو گفت : کم کم دارد دستگیرم مى شود. یک گلى هست که گمانم مرا اهلى کرده باشد. اما خجالت آوره که دو نفر عاشق همدیگه میشن چون اونا خیلی جوونن و نمی تونن معنی عشق را بفهمن. منم هنوز خیلی جوونم که بتونم عاشقش بشم پس من اهلی شدم؟ هونگ آروم زمزمه کرد:ولی اگه جوون باشن و عاشق شن چی؟ سونگهوا لبخندی زد با دستش موهای پسرک و نوازش کرد:کتاب ها همیشه راست نمیگن هونگ!

Before you (I thought I had it all) | Kookv by cjjasal

جئون جونگکوک هر چیزی که فکرش رو می‌کنید داشت. بیزینس، پول، قدرت. هر کسی که اون رو می‌دید براش روی زانو هاش میوفتاد، ولی جونگکوک ذره ای اهمیت نمی‌داد. اوضاع به همین منوال بود، تا وقتی که یه پسر مو نقره ای وارد زندگیش شد. "عزیزم، باید زمین انداختن چیز ها رو تموم کنی." جونگکوک خودکار رو برداشت و به دست پسر داد، از قرمز شدن گونه هاش لذت می‌برد. "آم، درسته...اسم من تهیونگه. امشب من قراره سفارش تون رو بگیرم. چی دوست دارید سفارش بدید؟" فاک. Couple: Kookv. Genre: Romance, daily life, smut. Translator: Asal. Author: Es_and_Em.

مدیر مهربون مدرسه ما by Moonrisetime

ژانر : smut, romance ، bdsm کاپل : ویکوک نوشته شده توسط : مون رایز .... داستان یه مدیر بشدت مهربون 🥰 و یه پسر تخس 😈 و لوس که معلوم نیست قراره به کجا برسه...

Fake Chats KV by llTARAll

فیک‌چت‌های تک‌پارتی و چند پارتیِ کوکوی🍓✨

𝐏𝐞𝐭𝐫𝐢𝐜𝐡𝐨𝐫 by Radiatafiction

یک دروغ میتونه همه چیز رو پیچیده تر کنه. میتونه تو رو از تنهایی در بیاره و بعد از همیشه تنها ترت کنه. میتونه کسی رو خوشحال و بعد، از همیشه ناراحت تر کنه. میتونه تو رو عاشق کنه... و بعد اینکه اون دروغ برملا شد، دلشکسته‌ات کنه. همه چی با یک دروغ شروع میشه. اون وقته که به خودت میای و می‌بینی حتی دیگه دلت نمیخواد بوی بارون و خاک خیس خورده رو حس کنی. چون بخاطر دروغ تو، کسی نیست که براش درمورد زیبایی اون بو حرف بزنی. [پتریکور به معنای رایحه خاک نم خورده بعد از باران] 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐂𝐡𝐚𝐧𝐇𝐨 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐜𝐥𝐚𝐬𝐬𝐢𝐜, 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐝𝐫𝐚𝐦 𝐔𝐩 𝐝𝐚𝐲𝐬: 𝐌𝐨𝐧𝐝𝐚𝐲𝐬

"𝕮𝖍𝕿𝖍𝖔𝖓𝖎𝖈" by Acider_Verda

᠂↬𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲:Markhyuck⌁Jaeyong ᠂↬𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:Mystery⌁Crime⌁Romance ᠂↬𝗦𝘂𝗺𝗺𝗲𝗿𝘆 ┈┈┈┈⋆┈┈┈┈ هه‌چان خبرنگاری که پرده از خیلی رازها برداشته فکرشو نمیکنه که گزارش تهیه کردن راجب آتش سوزی یه بیمارستان باعث بشه ترسناک ترین راز زندگی مارک لی رو برملا کنه یا شایدم اون فقط راز مارک رو فاش نمیکنه!

dive into love | JeongCheol by XanJunjin

سونگچول و جونگهان حدود یک ساله که از هم جدا شدند ،و تنها فرزندشون اونها رو با هم جمع میبنده آیا احتمال وجود داره که عشق دوباره در دلشون شکوفا شه؟ 📎کاپل ها: جونگچول، سوکسو 📎ژانر: درام، کمدی ، رومنس 📎وضعیت: پایان یافته ❗️Smut & Mpreg 🔝 seungcheol & Joshua

Ninety-nine by Badgalshookoo

📣خلاصه: تهیونگ‌ چیزهای زیادی از دانشکده‌ی حقوق یاد گرفته بود. ۹۹٪ از آموخته‌هاش، اون رو به جایگاه فعلی‌اش رسونده بودن و به یکی از جوون‌ترین و برجسته‌ترین وکیل‌های حال حاضر کشور تبدیلش کرده بودن. شاید از خودتون بپرسید که پس اون ۱٪ باقی‌مونده چی‌ می‌شه... خب، اون ۱٪، پنج‌سال پیش، بعد از کات کردن با دوست‌پسر سابقش از بین رفته بود! تهیونگ تا صبح امروز فکر می‌کرد دیگه هرگز قرار نیست اکسش رو ببینه؛ اما الان رو‌به‌روی اون پسر با موهای کوتاه مشکی و چشم‌های درشتش ایستاده بود و داشت به نیشخندی که روی صورتش بود، نگاه می‌کرد. جئون جونگ‌کوک هنوز هم مثل قبل بود و ذره‌ای تغییر نکرده بود، به‌جز اینکه این‌بار دستبندی به دست‌هاش زده بودن و پرونده‌ی اتهام به قتلش، زیرِ دستِ تهیونگ بود تا بعداز بررسی‌های لازم، به عنوان وکیلش ازش دفاع کنه! ⇶Update: روزهای فرد ⇶Genre: Criminal, Romance, Angst, Smut • Couple: KookV

🔥under the skin of the city🔥 by E2209las

سرهنگ پارک، سرهنگی نمونه با افتخارات فراوان بعد از مرگ مشکوک همسرش برای فراموش کردن اتفاقات گذشته به سئول نقل مکان میکند و به دنبال آرامش در ایستگاه پلیس کوچکی مشغول به کار می شود ولی با وجود سروان جوان و شیطان و بی تجربه جونگ کوک هیچ چیز طبق برنامه پیش نمی رود... کیم جونگ کوک بعد از مرگ مادرش با حقیقت زندگی پدرش روبه رو میشه... حقیقتی که تمام باور هاشو نابود میکنه... دیدن پدرش کنار نزدیک ترین هیونگش به عنوان زوج آخرین چیزی بود که میتونست بهش فکر کنه... 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 🔥under the skin of the city🔥 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 Writer : Ella Couple :kookmin , jikook Genre : dram , romance , angst , police , adventure زمان آپ: دو شنبه ها آپ جایزه : جمعه ها

You may also like

Slide 1 of 10

Before you (I thought I had it all) | Kookv cover

مدیر مهربون مدرسه ما cover

Fake Chats KV cover

𝐏𝐞𝐭𝐫𝐢𝐜𝐡𝐨𝐫 cover

"𝕮𝖍𝕿𝖍𝖔𝖓𝖎𝖈" cover

dive into love | JeongCheol cover

Ninety-nine cover

🔥under the skin of the city🔥 cover

✧HOME✧

وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook