《 organisation 》
  • LECTURAS 4,042
  • Votos 346
  • Partes 17
  • LECTURAS 4,042
  • Votos 346
  • Partes 17
Continúa, Has publicado ago 04, 2023
[ سازمان ] 
 
سال 1572 پنج تا دوست صمیمی؛ پارک ، مین ، وانگ ، 
جئون و کیم به خاطر مرتکب شدن به یه اشتباه ....

از اون موقع 450 سال گذشته و حالا قدرت از پدرها به پسرها رسیده و الان اونها مجبورن پایبند قوانین اجدادشان باشن . این وسط چه اتفاق هایی ممکنه پیش بیاد؟ 


بخشی از داستان : 

نامجون: میدونم با تاسف من هیچی درست نمیشه اما من واقعا متاسفم و قول میدم که جبران کنم و اولین قدم هم برای جبران کارم جدا شدن از عمومه . از تشکیلات عموم جدا میشم و با تو و پدرت همراه میشم. امیدوارم که تو منو ببخشی.

جین برای بار دوم توی اون شب شُکه شد. الان واقعا 
نامجون میخواست عموش ، کسی که این همه سال 
بزرگش کرده بود رو ترک کنه، و به خودش و پدرش 
کمک کنه فقط بخاطر اینکه جین ببخشدش . 

******
جونگ کوک : نشنیدم جوابتو .... فهمیدی چی بهت گفتم ؟

تهیونگ : ب..بله.

فکش رو ول کرد و یه قدم بهش نزدیک شد و گفت : 

جونگ کوک : آفرین عزیزم ، امیدوارم دیگه تکرار نشه چون فقط با یه سیلی قضیه رو تموم نمیکنم . اینم بدون که رفتار من فقط به رفتار خودت بستگی داره... خودتی که تعیین میکنی باهات مثل یه زندانبان رفتار کنم یا یه شوهر پس از این به بعد حتما مراقب حرف هات و رفتارت باش‌‌‌‌‌‌
 
****

ژانر: اکشن، اسمات ، عاشقانه ، جنایی ، مافیا، ..
زمان آپ: آخر پارت اول توضیح دادم 

(^-^)/💜
Todos los derechos reservados
Regístrate para añadir 《 organisation 》 a tu biblioteca y recibir actualizaciones
O
#5مافیا
Pautas de Contenido
Quizás también te guste
Coshay / نامیرا de rominaromina396
101 Partes Continúa
فصل 1 احساس تنهایی خیلی خوبه ولی نه وقتی ۱۶ سال طول بکشه بلاخره یه جایی کم میاری ، کنجکاوی قلقلکت میده و دلو میزنی ب دریا و ...فرار میکنی ... ولی همیشه قرار نیست نتیجه ی یک اشتباه بد باشه شاید بشه شروع ی زندگی دوست‌داشتنی و پر ماجرا و شاید عجیب .... بخشی از داستان : پس من چی ؟ پسر کوچیک تر ب صورت مثل برف شوگا نگاه کرد هول شد .." .آلفا ! شوگا بیحرف همون دست جیمین رو سمت لباش برد و خورد . انگشتای عسلی جیمینم همراهش وارد دهنش شد و موج الکتریسیته ای وارد بدن امگا کرد. جیمین مسخ شده به چشمایی ک اگه اشتباه نمی‌کرد برق شیطنت از توش پیدا بود خیره شد.... کوک مثل بچه ها اعتراض کرد " هئونگگگگگ اون مال من بود ‌..من هنوز گشنمه ..!!! تهیونگ ک سیر شده بود به دیوار پشت سرش تکیه دادو دستی ب شکمش کشید ... " آخيش... چه خوب که من سیر شدم ! " کوک با غیض نیم خیز شد " میام میزنمتا ... تهیونگ با تخسی نگاهش کرد " جرئت داری بیا... فصل اول تمام شده😍🖖🏻 . . . فصل دوم در همین صفحه گذاشته میشه 😈🙈 داستان یه خانوادست ....اما ...آیا یه خانواده عادی ؟ ... . . . +میتونی تصور کنی از پدرت دو سال کوچیک تر باشی ؟! _ مطمئنی پدرته ؟! + اره ..... _ پس دیوونه شدی .. + نمیدونم ....شاید ... . . . زندگی مخفیانه یه خانواده ....و داستان های بینشون ... . . . هیجانی کمدی معمایی کاپل :
Quizás también te guste
Slide 1 of 10
GANGSTER "VKOOK"ورژن اصلی cover
monster alpha cover
𝐇𝐀𝐈𝐑𝐎 cover
Bermuda cover
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) cover
FATE | Vkook cover
Coshay / نامیرا cover
/پایان یافته/KOOKV"MY DOCTOR"🍷🔞 cover
𝙈𝙮 𝘾𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠• cover
protects/ محافظت  cover

GANGSTER "VKOOK"ورژن اصلی

48 Partes Continúa

جونگکوک بخاطر وابستگی شدیدی که به پدرخونده‌اش کیم تهیونگ داشت، دلش میخواد همه‌جا کنارش باشه حتی تو زندان.