[Completed]
بی تی اس برای فن میت و یه تعطیلات یک ماهه به هاوایی میرن، آیا جونگکوک و تهیونگ تو این مدت احساس واقعیشونو بهم اعتراف خواهند کرد؟
"ازت متنفرم چون به شدت میخوام باور کنم تهیونگم برگشته."
"جونگکو-"
"ازت متنفرم چون به شدت میخوام اون لبهای سرختو ببوسم."
"ازت متنفرم چون میخوام به خودم بچسبونمت و نزارم هیچوقت بری."
"ولی بیشتر از همه... از این متنفرم که عاشقتم."
Genre: romance, fluff, angst, smut, real person fiction, Amnesia
Couple: vkook
Writer: jiyeoung
Translator: Helen___aw
🏅تهکوک
🥉 جونگکوک
🥈تهیونگ
🏅Vkook
🏅 Taehyung
🥈 Romance
مبادا که اشتباهی فصل اول این فیکشن رو اسکیپ کرده باشید📍
خلاصهی قصه این است:
²⁰²⁴
« - آدما فرق دارن! شاید من به قدری برات ارزش نداشتم که اونموقع بمونی به پای حرفی که بیست و چهارساعت هم ازش نگذشته بود... اما من، فکر کردم مال منی... که قلبت، فکرت، تنت، همهشون به من تعلق داره... همه بهم میگفتن بهت اعتماد نکنم... میگفتن شدم عروسک اختصاصیت... ولی باورم نشد... میخواستم داد بزنم و بگم شما هیچی نمیفهمید... من براش متفاوتم... من تو قصهی اون، ستارهی آسمونم... شب اون صبحی که منو به هر دلیل لعنتشدهای ول کردی رفتی اونور دنیا، من با این فکرها خوابیده بودم عوضی!»
***
به رنگِ | آبی مثل شب |
You are just mine | S2
Geɴre: Roмαɴce & Drαмα & Aɴɢѕт +18
Coυple: KooĸV, YooɴMιɴ
Up: نامشخص و نامنظم
چنل تلگرامی داستان رو از اینجا بهش برسید: @isthegrayrainless