"خیلیا میگن که تتوم ترسناکه ولی انگار تو اینطور نیستی." "ترسناکه..انگار میخواد روحم رو ببلعه.از این حس خوشم میاد." وویونگ تمام عمرش رو مثل یه پسر خوب درس خوند.با وعده ی موفقیت تمام تلاششو کرد ولی بعد از فارغ تحصیلی اعتقاد خودش رو به عدالت از دست داد.انگار که همه چیز براش بی معنی شده بود هر کاری که دلش خواست انجام داد. ولی چی میشه اگر یه روز توی معروف ترین کمپانی کره مشغول به کار شه؟ چی میشه اگر توی یه نگاه عاشق رئیس خوشتیپش شه؟ و چی میشه اگر بخواد رئیس لعنتیش رو از لذت به گریه بندازه؟ به هر حال جونگ وویونگ حتی در نگاه اول هم، یه پسر خوب به نظر نمیرسید!All Rights Reserved