تهیونگ، گربه کوچولوی داستان، با خودش فکر میکرد که روز های خوشش تموم شدند و در های خوشحالی تک به تک به روش بسته شدند. اما دقیقاً وقتی که فکر میکرد "دیگه از این بدتر نمیشه!"، جئون جونگکوک، پسرِ شوخ و جذاب، وارد زندگی اش میشه و همه چیز رو براش عوض میکنه. -Hybrid, Romance, Fluff, slice of life, smut -kookv ___________________ قبل از خوندن توجه کنید: -داستان ددی کینک و یا امپرگ نیست. -ابتدای پارت های اسمات هشدار داده میشه. -این فیک به جز چند تا پارتِ کوتاه، روزمره است؛ پس اگه حوصلهتون با این ژانر سر میره، شروعش نکنید. (اگر هدفتون از خوندن یه فیک اینه که ذهنتون چند لحظه آروم بگیره، انتخاب بدی برای خوندن نیست.) -ضمناً، هیچ گونه اهانتی به قسمت های فلاف فیکم رو نمیپذیرم! اگر از این ژانر نفرت دارید، فیکشن دیگری رو برای خوندن انتخاب کنید. start: 1402/6/8 finish: 1403/8/25All Rights Reserved