⛔️این داستان اصلا گل و بلبل نیست، حوصله ی کتک کاری ندارین نخونین!⛔️
------------------------------
-ته ته بهتره برای بقیه ی عمرت هرگز چشمت ب اون مرد نیفته که به گا میری!
-/-/-/-/-/-/-/------------------
پنجاه درصد امكان داشت بعد از امشب، بعد از تموم شدن كارش، کیم تهیونگ رو کمتر آزار بده!
اما بعد از امشب غير ممكن و بعيد بود!
:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-------------|
نيشخند زد:
-من هنوز حتي شروع نكردم امگا! خيلي واسه خسته شدن زوده!
\_\_\_\_\_\_\_\_\_\-----------:
-میخوای بذارم فرار کنی؟...
خنده ی بی صدایی که روی حالت چشمهای یخ زدش هیچ تاثیری نداشت!
-به فکر سرگرمی منی امگا؟...سعی نکن واسه فان و خوش گذرونی من فرار کنی چون این دفه پرونده نمیفرستم...تیکه های بدنه که به دستت میرسه!