همش با خودم می گفتم چطور نتونست بفهمه چقدر دوسش دارم با این کـه با تمام بدیاش قبولش کردم و اونم اینو میدونست .
_چه طور تونستی ترکش کنی؟
"من ترکش نکردم ، اون خودش انتخاب کرد که بره ، همین که کسی اندازه ی من دوسش نداره براش کافیه"
" من همین الانش هم وسط جهنمم...هیچ تصوری از درست یا غلط بودن کارهام ندارم...پس بزار کمی از این جهنمی که برای خودم ساختم لذت ببرم...نظرت چیه...درست نمیگم "
❥︎ 𝑷𝒖𝒓𝒑𝒍𝒆 𝑯𝒆𝒂𝒓𝒕
𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 , 𝒇𝒊𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏 , 𝒔𝒄𝒉𝒐𝒐𝒍𝒍𝒊𝒇𝒆 , 𝒔𝒎𝒖𝒕 , 𝒎𝒑𝒓𝒆𝒈𝒆 , 𝑭𝒐𝒓𝒄𝒆𝒅 𝒎𝒂𝒓𝒓𝒊𝒂𝒈𝒆
𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝑲𝒐𝒐𝒌𝒎𝒊𝒏
𝒘𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓 : 𝑺𝒉𝒊𝒏𝒆
مبادا که اشتباهی فصل اول این فیکشن رو اسکیپ کرده باشید📍
خلاصهی قصه این است:
²⁰²³
« - آدما فرق دارن! شاید من به قدری برات ارزش نداشتم که اونموقع بمونی به پای حرفی که بیست و چهارساعت هم ازش نگذشته بود... اما من، فکر کردم مال منی... که قلبت، فکرت، تنت، همهشون به من تعلق داره... همه بهم میگفتن بهت اعتماد نکنم... میگفتن شدم عروسک اختصاصیت... ولی باورم نشد... میخواستم داد بزنم و بگم شما هیچی نمیفهمید... من براش متفاوتم... من تو قصهی اون، ستارهی آسمونم... شب اون صبحی که منو به هر دلیل لعنتشدهای ول کردی رفتی اونور دنیا، من با این فکرها خوابیده بودم عوضی!»
***
| آبی مثل شب |
You are just mine | S2
Geɴre: Roмαɴce & Drαмα & Aɴɢѕт +18
Coυple: KooĸV, YooɴMιɴ
Up: نامشخص و نامنظم
چنل تلگرامی داستان رو از اینجا بهش برسید: @isthegrayrainless