Darckness is coming...
  • Reads 936
  • Votes 166
  • Parts 12
  • Reads 936
  • Votes 166
  • Parts 12
Ongoing, First published Aug 27, 2023
fanfic good omens/lucifer/loki/khan
وضعیت: در حال اپ

زمانی که آسمان به سرخی بدل شود...
قطرات باران به خون تبدیل شوند...
فرشتگان و شیاطین مجبور به همکاری شوند...
ولیعهد جهنم به کام مرگ کشیده شود...
تاریکی همراه بال هایی که آماده ی نابودی جهان است...
برمیخیزد...
 
اسم فف: Darckness is coming
(تاریکی در راه است...)

شیپ ها:
کرولی/ازیرافیل
خان/لوکی

ژانر: درام، فانتزی، رمانتیک و...
تعداد فصل: ۱
All Rights Reserved
Sign up to add Darckness is coming... to your library and receive updates
or
#3good
Content Guidelines
You may also like
All Of My Life🧚‍♂️[Full] by DaryaVkook
51 parts Complete
[کامل شده] کاپل: تهکوک [تهیونگ تاپ] ژانر: رومنس، فلاف، فانتزی، اِلف[پری بالدار]، اسمات، سوییت، هپی اند. جئون جونگکوک یه پسره که به شدت عاشق پری هاست و یه زندگی روزمره داره که به شدت ازش خسته شده و دنبال یکم هیجانه. خوشبختانه همه چیز با تهیونگی که با سن نامعلوم و یه راز خیلی بزرگ وارد دبیرستانش میشه تغییر میکنه و جونگکوک چیزهایی رو تجربه میکنه که حتی خوابشون رو هم نمیدیده! چی میشه اگه تهیونگ یه پری باشه که از عشق فراریه ولی قلبش برای جونگکوک بتپه؟ چی میشه اگه جونگکوک راز تهیونگ رو بفهمه و قول بده کنارش بمونه؟ ~~~~~~~~~~~~~ قسمتی از داستان: تهیونگ در گوشش آروم زمزمه کرد: -میدونی چرا نمیشه وسط بوسه نفس کشید؟ جونگکوک که کنجکاو شده بود، عقب کشید و به چشم های تیره اش خیره شد. با یه حالت بچه گونه گفت: +خب واسه اینه که راه تنفسمون بسته میشه. لبخند گرمی بخاطر لحن کیوتش زد و دستش‌ رو روی گونه ی جونگکوک کشید: -چون ارزش بوسه و نفس کشیدن یکیه... و بعد لبهاش رو روی لبهای خرگوشش گذاشت. ~~~~~~~~~~~~~~~~ +نمیخوای دست از بازی کردن با ضربان قلب من برداری؟ -وقتی قراره مال خودم باشه چرا باید دست بردارم؟ ~~~~~~~~~~~~~~~~ Writer: Darya🌊 Start: 1 Mordad 00 Finish: 24 Bahman 00
till the end of the moon تا پایان ماه by whisperingLili
139 parts Complete
بالای برج شهر، در حالی که به آخرین حد توانم رسیده بودم، رهبر شورشی شمشیرش را بر گردنم گذاشت. او خندید و از "تان تای جین" پرسید: "همسرت یا دوشیزه یه، فقط یکی می‌تواند زنده بماند. کدام را انتخاب می‌کنی؟" گویو نگاهی به "یه بینگ‌شانگ" که در حال گریه بود انداخت و با نگرانی گفت: استاد کوچولو، او قطعاً تو را انتخاب می‌کند. "بینگ‌شانگ را آزاد کنید" تان تای جین بدون تردید دستور داد. دستبند یشمی گفت: اوه نه. من گفتم: نه. گویو تسلی داد: تان تای جین حتماً گمان میکرد که محافظان مخفی تو را نجات خواهند داد. تان تای جین واقعاً اینطور فکر می‌کرد، اما در آن روز، جلوی 300 هزار مرد، من به او لبخند زدم و از بالای برج شهر به پایین پریدم، زیر نگاه او شکسته م. و نه حتی یک ذره از بدنم را برای او باقی گذاشتم. این پایانی است که من برای تان تای جین انتخاب کرده‌ام. امپراتور جدید، تان تای جین، در سال اول "جینگ‌هه" یک شبه موهایش سفید شد. سپس به یک دیو دیوانه تبدیل شد که شهر را قتل‌عام کرد، حتی سر "یه بینگ‌شانگ" را نیز برید. و پس از سال‌ها عشق پر از رنج، من بالاخره بعد از رسیدن به نیروانا به قلمرو جاودانگان بازگشتم و امروز به‌عنوان یک پری کوچک بسیار خوشحالم. - خوشحال میشم نظر بدید. 🐣
You may also like
Slide 1 of 10
TᕼE ᒪOᔕT ᕼᗩᒪᖴ cover
All Of My Life🧚‍♂️[Full] cover
 🔞porn master class🔞 ll vkook  cover
till the end of the moon تا پایان ماه cover
vicious cover
🐺𝑹𝒐𝒐𝒕𝒍𝒆𝒔𝒔 𝑨𝒍𝒑𝒉𝒂🌙 cover
My special omega cover
mojito 𓏲 KV cover
NIGHT HUNTER - KOOKV cover
my bunny🐰 cover

TᕼE ᒪOᔕT ᕼᗩᒪᖴ

28 parts Ongoing

تهیونگ زیبایی شگفت انیزی داشت جوری که بهش لقب آفرودیت و داده بودن الهه ی زیبایی و عشق. این قضیه زمانی شدت گرفت که جیمین و بم بم هم خونه های تهیونگ و همینطور دوستاش از خودش و حیوون تولدش عکسی و توی فضای مجازی منتشر کردن واین عکس انقد وایرال شد که حتی کمپانی های مدلینگ شیفته ی ظاهر تهیونگ شدن و برای داشتن این پسر توی شرکتشون بهش کلی درخواست دادن اما تهیونگی که دنبال کار میگرده حاضر به قبول درخواست ها نمیشه چراکه اون از دیده شدن میترسه حالا از طرفی رئیس شرکتی که جیمین توش کار میکنه به جیمین میگه که میخواد تهیونگ و ببینه و جیمین هم به بهونه ای تهیونگ و میکشه توی شرکت اما این ملاقات خوب پیش میره؟ معلوم نیست، کی میدونه..... ᑕOᑌᑭᒪE:KOOKᐯ GEᑎEᖇ:ᔕᑌᑭEᖇᑎᗩTᑌᖇᗩᒪ ,ᗩᑎGᔕT ,ᔕᗰᑌT ,ᕼᗩᑭᑭYEᑎᗪ... ᔕTᗩᖇT:1401/6/11 Eᑎᗪ:...... ᗯᖇITEᖇ: @YukiS_08