The Guilty
  • Reads 212
  • Votes 17
  • Parts 22
  • Reads 212
  • Votes 17
  • Parts 22
Ongoing, First published Sep 06, 2023
Mature
Name: The Guilty                       

Mane Caracters: Darcy(Jong Kook) × Angel(Beomgyu)
Side Caracters: Niki, Heesung, winter, Rose, Lee Jong Suk, Karina, Somi....
Genre:AMNESIA, CROSSOVER, MPREG, ROMANCE, SMUT, FANTASY
Writer:Hivaangel


گناهکار
شاید منو تو اگر تو موقعیت بهتر یجور دیگه همدیگه رو پیدا میکردیم زندگی این شکلی نمیشد.
تبعید، درد، دوری، فراموشی، گناه اما در نهایت عشق همیشه برنده هست
_______________________________________________________

آنجل:اگه دستتو بسوزونم چی!؟
کوک:اوه نه نه نگران نباش همچین چیزی نمیشه تو به من آسیب نمیزنی آنجل(فرشته)
آنجل:باز باید بهت بگم؟ من یک شیطانم تو اونی هستی که فرشتس.........
Creative Commons (CC) Attribution
Sign up to add The Guilty to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
دوران سرکشی  by user20576447
40 parts Ongoing
کاپل : چانگجین ، مینسونگ ، سونگمین ژانر : امگاورس کامل شده هیونجین به اطراف نگاه کن ، امگاها ترسیده با مردمک های لرزون به کسایی نگاه میکردن که مثل گرگ های گرسنه برای دریدن شون چشم دوخته بودن به اونا : زود باش امگا گرگت رو نشون بده . نیشخندی روی لب هیونجین نشست : چرا باید این کار رو بکنم . ابروهای مرد بالا رفت : چون باید مشخص بشه که میتونی به آلفات خدمت کنی یا باید بفرستنت توی کلوپ برای خدمت به بقیه . خشم توی قلب هیونجین شعله کشید : چرا این مراسم برای آلفاها انجام نمیشه ... چرا فکر میکنین فقط امگاها هستن که امکان داره گرگ وجودشون بیرون نزنه . همه ی نگاه ها به سمت هیونجین بود هانی از خشم داشت منفجر میشد ، کم توی نگرانی بود که این امگا داشت اوضاع رو بدتر میکرد ، آقای لی پر صدا خندید : تو خیلی جسارت داری امگا ... اما باید بدونی هیچ آلفایی نیست که نقص داشته باشه ، آلفاها قدرتمندن و به راحتی میتونین گرگ شون رو نشون بدن . اینبار این هیونجین بود که خندید ، خنده ای که مثل گلوله توی صورت تموم اون آلفاها کوبیده شد : اما من میشناسم آلفاهایی که گرگی ندارن . آقای لی عصبانی شد ، این امگا چطور جرات میکرد به نوع قدرتمند جامعه توهین کنه : گرگت رو نشون بده . دست پسر مشت شد : من چیزی برای نشون دادن ندارم . فک هانی منقبض شد که آقای لی رو
dear (عزیز کرده) by im-not-arshyabro
18 parts Ongoing
اسم:dear (عزیز کرده) درحال آپ✍🏻 ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات و ..... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:پنجشنبه ها این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره و روزمرست پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀
You may also like
Slide 1 of 10
دوران سرکشی  cover
GOLDEN BALL cover
𝐎𝐰𝐧𝐞𝐝 𝐭𝐨 𝐎𝐛𝐞𝐲 {𝐯𝐤} cover
dear (عزیز کرده) cover
My little angel  cover
bluepink | 𝖸���𝖾𝗈𝗇𝖻𝗂𝗇 cover
Choc Ice🍦[3shot♡chanbaek] cover
𝐕𝐞𝐭𝐢𝐯𝐞𝐫🌱 cover
The Bloom and the Blossom cover
Satisfaction(Minibook) cover

دوران سرکشی

40 parts Ongoing

کاپل : چانگجین ، مینسونگ ، سونگمین ژانر : امگاورس کامل شده هیونجین به اطراف نگاه کن ، امگاها ترسیده با مردمک های لرزون به کسایی نگاه میکردن که مثل گرگ های گرسنه برای دریدن شون چشم دوخته بودن به اونا : زود باش امگا گرگت رو نشون بده . نیشخندی روی لب هیونجین نشست : چرا باید این کار رو بکنم . ابروهای مرد بالا رفت : چون باید مشخص بشه که میتونی به آلفات خدمت کنی یا باید بفرستنت توی کلوپ برای خدمت به بقیه . خشم توی قلب هیونجین شعله کشید : چرا این مراسم برای آلفاها انجام نمیشه ... چرا فکر میکنین فقط امگاها هستن که امکان داره گرگ وجودشون بیرون نزنه . همه ی نگاه ها به سمت هیونجین بود هانی از خشم داشت منفجر میشد ، کم توی نگرانی بود که این امگا داشت اوضاع رو بدتر میکرد ، آقای لی پر صدا خندید : تو خیلی جسارت داری امگا ... اما باید بدونی هیچ آلفایی نیست که نقص داشته باشه ، آلفاها قدرتمندن و به راحتی میتونین گرگ شون رو نشون بدن . اینبار این هیونجین بود که خندید ، خنده ای که مثل گلوله توی صورت تموم اون آلفاها کوبیده شد : اما من میشناسم آلفاهایی که گرگی ندارن . آقای لی عصبانی شد ، این امگا چطور جرات میکرد به نوع قدرتمند جامعه توهین کنه : گرگت رو نشون بده . دست پسر مشت شد : من چیزی برای نشون دادن ندارم . فک هانی منقبض شد که آقای لی رو