[فصل اول] تازه داشت باورم میشد که این زندگیِ من و اون مرد... برای منه. نامجون باور داشت که من شیرینم و من باور داشتم که اون تبدیل به زیباترین بخش زندگیم شده. اونقدری حواسم پرتِ دوست داشتنش ش ده بود که نفهمیدم چقدر رابطهمون عجیب و غیرعادیه. قرار نبود بتونم تا ابد دستش رو نگه دارم و اون رو به خانواده کوچیکم معرفی کنم. هرچند تلخ بود؛ اما فهمیدم که این زندگی.. نمیتونه همیشگی باشه. چطور جرئت پیدا کردم که دوستش داشته باشم؟ کاپل: نامجین ژانر: درام/روزمره/انگست/اسمات/رمنسAll Rights Reserved