Gamble
  • Reads 385
  • Votes 93
  • Parts 1
  • Reads 385
  • Votes 93
  • Parts 1
Complete, First published Sep 14, 2023
Mature
|قمارباز |
|سکای|
_باید برم... 
+پارکی که قراره شب اونجا بخوابی میخواد ببنده؟ 
_نه، دوست پسر مواد فروشم میخواد بره مواداشو بفروشه .
All Rights Reserved
Sign up to add Gamble to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
🔞گروگان Hostage🔞 by Huni_fiction
40 parts Complete Mature
سهون یکی از خطرناکترین رئیس باند مواد مخدر و چانیول همکارو مثل برادرش! اونا تو مسیری قدم برداشتن که دیگه راهی برای برگشت ندارن.... °°°°°°° _من یه پسر ۱۸ ساله تنها بودم... هیشکیو نداشتم،تنها کسایی که داشتم دردا و کینه هایی بود که بزرگ شدنو بزرگ شدن... تا اینکه الان این شدم... اوه سهونی که هیشکی جرأت نمیکنه حتی بهش نگاه کنه!! °°°°°°° °°°° ربوده شدن لوهان پسر یکی از سرهنگ های اصیل کره بخاطر انتقام از پدرش که برای بارای اوه سهون مشکل ایجاد کرده و شاهد صحنه ربوده شدن: بیون بکهیون،اونا رو تو دردسرای بزرگی میندازه ولی .....عشق.... اونقدرا کله شقه که کاری به بقیه نداره و راه خودشو طی میکنه..... °°°°°°° با هر نعره ای که میکشید لوهانو با دستاش تکون میداد. موفق شده بود اشکشو دربیاره _نه نه گریه نه...داد بکششش گریه کردن کافی نیس برام... چرا از اذیت کردنت حس خوبی بهم دس میده هااا؟؟ چرا انقد عوضیو خودخواهممم؟؟ با صدای بلندی خندید.... °°°°°°°° °°°° سهون به سمتش اومدو شونه هاشو محکم گرفت و با فریاد گفت: _خوب گوشاتو باز کن ببین چی میگم، هنوز کاری که پدرت کرده یادم نرفته تووو هیچ جا نمیررری با هر نعره ای که میکشید لوهانو با دستاش تکون میداد. موفق شده بود اشکشو دربیاره _ولم کننننن...خواهش میکنم...خواهش میکنم ولم کن سهون...منو ول ک
⋅ᵗʰᵉ ᴡʀOɴɢ ʟOᴠᴇ⋅ by Melisamomo
2 parts Ongoing Mature
ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴄʜᴀɴʙᴀᴇᴋ⋅ ʜᴜɴʜᴀɴ⋅ ᴋʀɪsʜᴏ⋅ ɢᴇɴʀᴇ: ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀsᴇ⋅ sᴍᴜᴛ⋅ ᴀɴɢsᴛ⋅ ʷʳⁱᵗᵉʳ ִֶָ ᴀᴊᴜᴍᴍᴀ ᴡɪɴᰔᩚ _____________ گذشته یه سایه‌ست که تا نور ببینه، همه‌جا دنبالت راه میاد. چانیول برای فرار از اون سایه، سال‌ها خودش رو تو تاریکی پنهان کرد؛ اما چون اون از نور فراری بود، دلیل نمی‌شد نور به دنبالش نره. - ازم بدت میاد هیونگ؟ - بهم نگو هیونگ. من برادرت نیستم. ________ خاطرات مثل یه کتابِ! احیاناً اگه چند ورقی ازش کنده بشه؛ تو می‌مونی و باتلاقی از افکار، که هر کدوم به نحوی غرقت می‌کنه. و حالا دو آدم با چهره‌ی یکسان و دنیاهای متفاوت، تو باتلاقی عمیق، برای یافتن ورق‌های گم‌شده‌ی کتاب خاطرات‌شون دست‌وپا می‌زدن. "- ولی شماها شبیهِ سیبی هستین که از وسط نصف شده." "- دلیل نمیشه چون شبیهِ منه، آدم مطمئنی باشه." "- حق با اونه، چون نیمه‌ی خراب و فاسد اون سیب نصیب من شده." ________ همیشه آرامش رو به دریایی تشبیه می‌کرد که گوش سپردن به صدای برخورد امواج، تمام احساسات منفی رو از زندگیش شسته و از بین می‌بره. ولی آب‌وهوای دریا همیشه آروم نیست. ممکنه یه سونامی با حضور ناگهانیش، آرامش امواجش رو بهم بزنه. و سونامی‌ای که آرامش رو از زندگیِ ییفان گرفت، یه بچه بود! "- ازم می‌ترسی؟" "- اگه بگم آره؟"
You may also like
Slide 1 of 10
Mad wolf | kookv cover
🔞گروگان Hostage🔞 cover
cicuta  cover
🇨 🇦 🇲 🇵 -🇸 ² cover
Choc Ice🍦[3shot♡chanbaek] cover
 °• TWO •° cover
Asterism cover
boxind cover
⋅ᵗʰᵉ ᴡʀOɴɢ ʟOᴠᴇ⋅ cover
[𝑺𝒉𝒊𝒏𝒚 𝑺𝒕𝒂𝒓 𝑶𝒏 𝑻𝒉𝒆 𝑩𝒆𝒅]ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉ cover

Mad wolf | kookv

37 parts Ongoing

هیچکس فکرش رو هم نمیکرد بدترین الفای پک جئون ها جفت کیم تهیونگ، امگای پک سلطتنی ها از اب در بیاد؛ اما وقتی اتفاق افتاد همه میدونستن این داستان به جاهای خوبی نمیرسه. « من مال تو بودم جونگکوک... الان دیگه نیستم » امگا با لحن سردی زمزمه کرد الفا بوسه ای روی دست های کشیده ی پسر گذاشت « اشکالی نداره، من هنوز مال توام هیونگ، تا ابد هم میمونم» ژانر: فانتزی/ امگاورس/ انگست/ رمنس/ اسمات کاپل: کوکوی/ یونمین/ نامجین