"اینقدر فهمیدنِ اِحساساتم برات سخته...!؟وضعم رو ببین...ببین بخاطرت به چه حال و روزی اُفتادم...!" چهره ی گریونِ پسرکش رو بینِ انگشت هاش قاب گرفت و پیشونیش رو به پیشونی پسرکِ دونه برفیش چسبوند. "قُقنوس برات زانو میزنه دونه برفم...لطفاً...من رو بخواه..." 𝗀𝖾𝗇𝖾𝗋|𝗋𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾,𝖽𝗋𝖺𝗆𝖺,𝖺𝗇𝗀𝖾𝗌𝗍,𝗌𝗆𝗎𝗍,𝗆𝖺𝖿𝗂𝖺, action 𝖬𝖺𝗂𝗇 𝖼𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾"𝗍𝖺𝖾𝗃𝗂𝗇 𝗐𝗋𝗂𝗍𝗍𝖾𝗇 𝖻𝗒"𝗏𝗂𝗌𝗎𝖺𝗅 𝖼𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾All Rights Reserved