࿈ Dionysus ࿈
  • Reads 55
  • Votes 7
  • Parts 2
  • Reads 55
  • Votes 7
  • Parts 2
Ongoing, First published Sep 24, 2023
Mature
࿈ BTS Ver ࿈
_"گاهی...زمانی که دیگه خونی توی بدنم نمونده بود و میدونستم رو به نابودیم،فردی رو بالای سر خودم احساس می کردم...چهرشو نمی تونستم ببینم اما من یقین داشتم که اون خوده مرگه...اون سایه خودش رو روی بدنم انداخته و منتظره‌...خیلی وقته که منتظره...برای همین از خودم می پرسیدم مرگ چه حسی داره؟غمگین نمیشه که فردی رو میبینه که سال هاست در عذابه؟

بعد از اینکه برای چند ثانیه چشم هام رو بستم‌،چیزی پشت پلک هام رد شد...صدای گوش خراش اون پرنده افسانه ای تو گوشم پیچید و درحالیکه اشک می ریختم خودم رو آماده کردم....برای همین طولی نکشید که درد کشنده ای توی وجودم پیچید...دردی که تا گوشت و استخون وجودم رسوخ میکرد و روحم رو توی خودش می بلعید

دردی که باعث می شد با وجود تلاش هایم فراموش کنم که من کی هستم"
࿈‌‌═══════════►
.࿈| Cᴏᴜᴘʟᴇ : Vᴋᴏᴏᴋ - Yᴏᴏɴᴍɪɴ - Kʀɪꜱʜᴏ
.࿈| Gᴇɴᴇʀ : Mʏᴛʜᴏʟᴏɢʏ - Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ - Sᴍᴜᴛ - Fᴀɴᴛᴀsʏ
.࿈| Novelists : PʀᴏᴍᴇTʜᴇᴜs ᴍᴘʀ - LᴜCɪғᴇʀ ᴍᴘʀ
࿈‌═══════════►

توجه کنید که کارکتر های این فیکشن دو اسمه هستند و از هر دو اسم استفاده میشه...یکی اسم خدا یا  موجود یکی اسم آیدل...اسم های اساطیری سخته اما یادتون باشه که:
دیونیسوس:تهیونگ
پرومتئوس:کوک
کرانس:شوگا
تریتون:جیمین
All Rights Reserved
Sign up to add ࿈ Dionysus ࿈ to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
TENSION🍷(vkook) by seta8603
35 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end ❗️ Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst، drama Couple: vkook ،....... Setayesh* ❗️این اولین تجربه داستان نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
You may also like
Slide 1 of 10
Your eyes tell || VK || Completed cover
𝐕𝐞𝐭𝐢𝐯𝐞𝐫🌱 cover
پرسه در نیمه شب cover
fox cover
TENSION🍷(vkook) cover
𝐎𝐰𝐧𝐞𝐝 𝐭𝐨 𝐎𝐛𝐞𝐲 {𝐯𝐤} cover
GREY • 𝘝𝘬𝘰𝘰𝘬 cover
cat boy cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
𝖮︎𝗋𝖺𝗇︎𝗀︎𝖾 𝗌𝗍𝖺𝗋 | 𝐕𝐊 cover

Your eyes tell || VK || Completed

50 parts Complete

+ تمومش کن جونگکوک! دیگه تحمل این رفتارهای بچگانه ات رو ندارم! _ من نیاز ندارم که از زبونت بشنوم دوستم داری.. چشمات تهیونگ.. چشمات میگن! خلاصه : جونگکوک، پسر 19ساله ای که سال اخر دبیرستانه و عاشق نقاشی عه. روحیه حساس و شکننده ای داره!! از نظر خودش خدای بدشانسیه. طی اتفاقاتی، خانواده اش اون رو طرد میکنن . اما چی میشه اگر اون با یه مرد سرد "همخونه" بشه ؟؟!!! ولی یک‌ چیزی بگم یادتون بمونه : ‏"گاهی‌ وقتا بدشانسی‌ هامونم از سَر خوش‌ شانسی‌ هست"؛ این رو بعدا متوجه‌اش می‌شیم.🙂 Name: Your eyes tell Main couple : Vkook Side couples : Namjin and (Secret) Genre: Fluff, romance, angst, Smut🔞,slice of life, Dram, tragedy, "happy end" Wr: Nellin&Melli ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ Highest rankings: #1 ویکوک #3 تهکوک #1 تهیونگ #3 fanfiction #1 btsfanfic #1 tae تاریخ شروع: 1400/12/07 تاریخ پایان: 1402/02/29