جیمین وقتی تازه پا به نوجوونی گذاشت به دلایلی مجبور به نگهداری دوتا بچه شد و حالا که اون دو آلفا بزرگ شدن جیمین کاملا احساس خوشبختی میکنه. اما وقتی یهویی سر و کله ی خانواده ی هانول و سئوک(همونایی که جیمین بزرگشون کرد)پیدا شد همه چیز بهم ریخت و جیمین که نگران بود به عنوان خدمتکار پاشو به عمارت کیم ها گذاشت. بنظرتون جیمین میتونه بین آدمای عجیب اون عمارت بمونه و مراقب و حامی پسراش باشه؟ قسمتی از فیک: هانول دستمو گرفت و مجبورم کرد از صندلی بلند شم ●تا همین الانم نگاهشون به امگام داره اذیتم میکنه سئوک درحالی که کمرمو گرفته بود تا به بقیه آلفاها بفهمونه که نگاهشونو کنترل کنن گفت: ○لطفا روی امگای من میم مالکیت نذار جناب رسما بینشون در حال خفه شدن بودم: +هی پسرا کی گفته من امگای شمام؟ من خودم آلفا دارم که هنوز پیداش نشده سئوک زیر لب گفت: ○کاش همونجوری گم بمونه چون میکشمش _______________________________________________________ کاپل:ویکوکمین-_ویکوک(اولش ویکوک کاپلن)-نامجین-سپ ژانر: امگاورس-تریسام-امپرگ(احتمالا)-انگست-عاشقانه-کمی طنز و... زمان آپ: پنجشنبه هرهفته توی خلاصه نویسی خوب نیستم یه سر بزنید به فیک شاید خوشتون اومد خوشحال میشم به فیکام سر بزنید