Bedlam | NamKook
  • Reads 4,739
  • Votes 458
  • Parts 31
Sign up to add Bedlam | NamKook to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
My Alpha Daddies | kookvkook by Violet_kim_writer
30 parts Complete
|تکمیل| دستی به سر پسر ترسیده کشید و با خنده به طرف برادرش برگشت. ×جانگکوک نظرت چیه یکم بهش مهلت بدیم؟ +این حرف از توی هورنی بعیده جونگکوک! پسر حریر سفید رنگ تنش رو بیشتر چسبید و با وحشت به اون دو آلفای دوقلو خیره شد. جانگکوک همونطور که دندون های نیش تیزش رو برای تهیونگ به نمایش میذاشت نزدیکش شد و زمزمه کرد: +با یه شب خوب در کنار ددیات چطوری امگا..؟ -ل..لطفا آلفا..کاریم نداشته باش.. ×اوه! دیگه برای التماس دیره بیبی.. •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ژانر: امگاورس ، اسمات ، ددی‌کینک ، بی دی اس ام ، فانتزی ، امپرگ. کاپل اصلی : کوکویکوک(جانگکوک و جونگکوک ، تهیونگ بیچاره) کاپل فرعی: نامجین ، مخفی :") 《توجه : توی این فیک القاب یا فوحش هایی که ممکنه از شخصیتی به شخصیت دیگه داده بشه اصلا منظور دار نوشته نشده و هیچ هیتی در کار نیست و لذا برای آب و لعاب دادن به داستانه. تمامی شخصیت ها برای ما قابل احترامن و این فقط یه فیک غیرواقعیه و همه اش زاده تخیل نویسنده است》
𝑴𝒐𝒓𝒑𝒉𝒊𝒏𝒆 :]] مورفین  by naziii6u
14 parts Ongoing
𝒎𝒐𝒓𝒑𝒉𝒊𝒏𝒆 ][ مورفین کاپل اصلی:تهکوک ....یونمین...نامجین لطفا فیک رو از اولش قضاوت نکنید . (( هیچی اونطور که میخایم پیش نمیره )) تیکه ای از رمان : ............................... ×لعنتی!! لعنتی!! ن..نمیشه...ن.نهه.... نههه .... من دوسش دارم!!!....من طاقشو..ندارم...میدونی که میمیرم... با حالت هیستریکی داشت با خودش تکرار میکرد انقدر حالش بد بود که حتی توجهی به دست رو شونش نکرد _میدونم!میدونم!! اما این به نفع خودشه . و دقیقه بعد فقط صدای شکستن شیشه بود که به گوش میرسید . ................................ با شنیدن صدای اشنایی که اسمشو صدا میزد ایستاد اما برنگشت و کاش برمیگشت و حداقل برای اخرین بار دنیاش و میدید . ×میدونی چیه ؟؟ مکثی کرد . ×میگن قاتل برمیگرده به صحنه جرم ..... نفس عمیقی کشید و ادامه داد . ×تو منو کشتی.... منتظرت میمونم تا برگردی!! با صدای خنده بلندش با تعجب به سمتش برمیگرده حین خنده باصدای بلندی گفت ×وای پسر همیشه دلم میخواست اینو بگم ! ............................. ×..گفتی..چی ؟ کم نیاورد و جواب داد . ÷ گفتم تو آسمون منی . ابروهاش رو بالا انداخت و در جواب گفت ×عه اینطوریه پس توعم مورفین منی :)) دندون هاشو روهم فشار داد . ÷قبول نیست!!!!! ___________________________________________________________________________________________
You may also like
Slide 1 of 10
«𝐊𝐨𝐦𝐨𝐫𝐞𝐛𝐢|باریکه‌‌ای‌از‌نور✔︎» cover
ABYSS cover
My Alpha Daddies | kookvkook cover
red wine  _ شراب قرمز cover
INRED | VKOOK cover
𝑴𝒐𝒓𝒑𝒉𝒊𝒏𝒆 :]] مورفین  cover
Your eyes tell || VK || Completed cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
+ and -  :::... ✔ cover
 𝐆odfather 𝐕hope🔞 cover

«𝐊𝐨𝐦𝐨𝐫𝐞𝐛𝐢|باریکه‌‌ای‌از‌نور✔︎»

32 parts Ongoing

[ اتمام یافته⛔] 𝐅𝐢𝐜 𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐊𝐨𝐦𝐨𝐫𝐞𝐛𝐢 𝐆𝐞𝐧𝐞𝐫: 𝐑𝐨𝐦𝐞𝐧𝐜𝐞, 𝐩.𝐥 𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐬𝐦𝐮𝐭🔞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯🧑‍🤝‍🧑 𝐔𝐩𝐓𝐢𝐦𝐞:_ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: _𝐑𝐞𝐝𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧⚜️