Outcast
  • Reads 1,175
  • Votes 251
  • Parts 6
Sign up to add Outcast to your library and receive updates
or
#35سوهو
Content Guidelines
You may also like
𝐈 𝐅𝐞𝐥𝐥 𝐈𝐧 𝐋𝐨𝐯𝐞 𝐈𝐧 𝐓𝐡𝐞 𝐅𝐚𝐥𝐥 by Strawwilly
13 parts Complete
" تو شبیه برگ های درحال سقوط پاییزی بودی. بهم لبخند میزدی و با چشم های فریبنده عسلی رنگت بهم میفهموندی قراره تا ابد کنارم داشته باشمت و نگران از دست رفتنت نباشم و من درحالی که چشم های غمگین و سقوطت رو میدیدم باز هم بهت اعتماد کردم و حالا نقاشِ دیوونه ای هستم که چهره زیبای معشوقه پنهانش رو میکِشه و لب های دو بعدیش رو میبوسه. چیشد که توی فصل نارنجی و نسکافه ای رنگ عاشقت شدم، الهه ی پاییزی من؟ " . . . الهه پاییزی ای که عاشق انسانی فانی میشه. اون نقاش مو فرفریِ خجالتی به شدت براش آشنا بوده و احساس میکرده سال ها میشناستش. بکهیون بر خلاف قوانین دنیاشون خودش رو به انسان مورد علاقه اش نشون میده. سرنوشت چطور اجازه میده اونا کنار هم قرار بگیرن؟! 🌒🍃 -- • ~فـیکشـن: مـن تـو پـاییـز عـاشـق شـدم • ~ کــاپل:چـانبڪ • ~ ژانـر:رمـنس ، فانتـزی ، درام • ~ وضعیـت:کـامـل شـده • ~ نـویسـنـده: لـونـا
✧𝐒𝐮𝐩𝐞𝐫 𝐘𝐞𝐨𝐥✧ by parkhakint
5 parts Ongoing
پارک چانیول تازه هیفده سالش شده بود . پنج سال برای ارتش آلمان جنگیده بود و حالا بعد از دو سال اتمام جنگ تونسته بود یه خونه یک اتاقه توی خیابان آمستردام بگیره. توی خیابان آمستردام صبحا وقتی ساعت ۹ صبح پنجره ی کشویی اتاق خوابش رو باز میکرد ، خبری از درخت و صدای بلبل نبود . خانم میشل دست به کمر مسافر های شب قبل رو از اتاقهاشون مرخص میکرد. صداش اونقدر بلند بود که چانیول اون رو به عنوان هشدار بیداری در نظر میگرفت. هر روز صبح دستش رو به قاب پنجره تکیه میداد و یه سیگار برگ روشن میکرد و تا تموم شدن مسافر ها صبر میکرد و نگاه های غضبناک خانم میشل بنظرش جالب میومد. بطور شگفت انگیزی خانم میشل اعتقاد داشت پسر هیکلی که هر روز صبح بدون لباس بهش زل میزنه تو کفشه و یه منحرف حرومزادست. وقتی سیگارش تموم میشد پنجره رو میبست و یه قهوه کنیایی با نان و مارگارین میخورد . لباس میپوشید و برای رفتن سر کار آماده میشد. درست وقتی که در خونش رو باز میکرد پسر بچه ی همسایه که هر روز منتظر میموند وقتی صدای بیرون اومدن چانیول رو میشنید سریع در رو میبست و چانیول هر روز صبح چشمهای مشتاق و دماغ کشیده ی اون بچه رو میدید. * آپ جمعه ها * ֶָ ⭑ࣶࣸ ִֶָ𖤐˚. ࣪ 𖣯. ָ࣪
Shine in the dark by haniehislamy
33 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، اسمات ، انمیز تو لاورز ، تراژدی ، انگست (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخشه! ] نویسنده : هانا
You may also like
Slide 1 of 10
𝐈 𝐅𝐞𝐥𝐥 𝐈𝐧 𝐋𝐨𝐯𝐞 𝐈𝐧 𝐓𝐡𝐞 𝐅𝐚𝐥𝐥 cover
My Silver Wolf cover
cat boy cover
Genius | Chanbaek cover
✧𝐒𝐮𝐩𝐞𝐫 𝐘𝐞𝐨𝐥✧ cover
Garnet hearts(kaisoo_translation) cover
Shine in the dark cover
1_ 𝑺𝒖𝒑𝒑𝒐𝒓𝒕𝒊𝒗𝒆 cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
Unholy Love.♡kookv♡ cover

𝐈 𝐅𝐞𝐥𝐥 𝐈𝐧 𝐋𝐨𝐯𝐞 𝐈𝐧 𝐓𝐡𝐞 𝐅𝐚𝐥𝐥

13 parts Complete

" تو شبیه برگ های درحال سقوط پاییزی بودی. بهم لبخند میزدی و با چشم های فریبنده عسلی رنگت بهم میفهموندی قراره تا ابد کنارم داشته باشمت و نگران از دست رفتنت نباشم و من درحالی که چشم های غمگین و سقوطت رو میدیدم باز هم بهت اعتماد کردم و حالا نقاشِ دیوونه ای هستم که چهره زیبای معشوقه پنهانش رو میکِشه و لب های دو بعدیش رو میبوسه. چیشد که توی فصل نارنجی و نسکافه ای رنگ عاشقت شدم، الهه ی پاییزی من؟ " . . . الهه پاییزی ای که عاشق انسانی فانی میشه. اون نقاش مو فرفریِ خجالتی به شدت براش آشنا بوده و احساس میکرده سال ها میشناستش. بکهیون بر خلاف قوانین دنیاشون خودش رو به انسان مورد علاقه اش نشون میده. سرنوشت چطور اجازه میده اونا کنار هم قرار بگیرن؟! 🌒🍃 -- • ~فـیکشـن: مـن تـو پـاییـز عـاشـق شـدم • ~ کــاپل:چـانبڪ • ~ ژانـر:رمـنس ، فانتـزی ، درام • ~ وضعیـت:کـامـل شـده • ~ نـویسـنـده: لـونـا