Genre: Fantasy, Mpreg, Smut, Comedy, Mystry, Romance
Couple: Taekook, Yoonmin
خلاصه:
جونگکوک از حس لذت زیاد، حس شناور بودن تو هوا بهش دست داد و برای لحظه ای به بهشت رفت و برگشت و به محض حس کردن اون مایع داغ و روون داخل سوراخش خودش هم بین بدن هاشون ارضا شد
«فوق العاده بودی سوییتی»
این آخرین جمله ای بود که پسر با صدای بمش زمزمه کرد و درست بعد از شنیدنش جونگکوک از خواب پرید
.
.
تقریبا نزدیک بود گریش بگیره.. چرا باید همچین خواب کثیفی میدید؟ چرا تهیونگ باید توی خوابش میبود؟ درسته که اون پسر به طرز عجیب و انکار نشدنی ای جذاب و هات بود اما این دلیل نمیشد به خودش اجازه بده داخل خواب خیس جونگکوک بیاد و اونقدر خوب باهاش سکس کنه که به اوج برسونتش!!
_______________________________________
اهمم کساییکه با ژانر اسمات و امپرگ مشکل دارن لطفا برن فیک بغلی 🌚🌝
√ کامل شده
¦ نام = گربه بند انگشتی ¦☆
¦ کاپل = کوکوی ¦☆
¦ ژانر = رمنس , اسمات , فلاف , فانتزی , ... ¦☆
¦ نوع = مینی فیک ¦☆
¦ نویسنده = فلوریم ¦☆
☆☆☆
¦ خلاصه ¦☆
¦ نمی دونست اصلا به اون کوچولو میتونه بگه انسان ؟ آخه اون کوچولو بود , خیلی کوچولو در حد انگشت کوچیکه جونگ کوک و در کنار این یک دم کوچولو داشت به همراه دو تا گوش سفید روی سرش که با تکون خوردنشون جونگ کوک رو به یقین رسون که واقعین و دروغی در کار نیست ¦☆
√ این چند شاتی فقط دارای یک ورژن , کوکوی است