25 Bagian Sedang dalam proses دست هاش یکی بعد از دیگری روی گونه هاش فرود می اومدن و صورتش رو کبود می کردن.
ضربه هایی که رد کمربند رو روی بدنش به جا میذاشتن تمومی نداشت.
بدنش از ترس می لرزید.
چرا از هرچیزی که می ترسید داشت سرش میاورد؟
بعد از شبی که توی تاریکی درحموم
رو روش قفل کرده بود وصدای جیغ ها و گریه هاشو برای باز کردن در شنیده بود الان داشت تاحد مرگ کتکش می زد.
به سمتش رفت و آروم لب هاشو روی لب های پسر کوچک تر گذاشت و با دست هاش اشک هاشو پاک کرد.
با صدایی که نشون از ناراحتیش می داد کنار گوشش گفت:
_چرا بوسیدیش؟
❥︎ 𝐍𝐈𝐆𝐇𝐓𝐌𝐀𝐑𝐄࿐*°
𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : Omegaverse ,vampire, romance ,smut ,Fiction, Angst, Mpreg, dark ,Hursh
𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : KookMin_taejin
𝒘𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓 : shine
وضعیت : در حال آپ