Diavolo Del Nord | VK
  • Reads 48,193
  • Votes 6,678
  • Parts 39
  • Reads 48,193
  • Votes 6,678
  • Parts 39
Ongoing, First published Oct 25, 2023
ورتیگو د ویتو، رئیس دوم و جانشین مافیای ایتالیا، مردی مرموز که زندگی‌ش رو متعلق به پدرخوانده‌اش می‌دونه، برای ماموریتی به کره جنوبی برمی‌گرده. 
اما رفتن به اونجا و دیدارش با ژنرال ارتش کره جنوبی، جئون جونگکوک، خیلی چیزها رو عوض می‌کنه و خیلی از رازهارو برملا میکنه!
ژنرالی که ممکنه ماشین آدم‌کشی رو تبدیل به فردی متفاوت کنه.


Diavolo Del Nord | شیطانِ شمال
Genre : Criminal, Dark romance, Psychological, Angst, Smut
Couple : Vkook - Secret
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add Diavolo Del Nord | VK to your library and receive updates
or
#92fanfic
Content Guidelines
You may also like
 نویسنده عشق ویکوک | Автор любви Vkook  by vidles_queen
52 parts Complete
نام رمان : Автор любви نویسنده عشق ( کامل شده ) نویسنده : Queen ژانر : امگاورس / اسمات/ | کاپل: vkook « هپی انده » ******************* قسمت هایی از رمان ************************ تهیونگ : من جفت تو ام من پدر اون بچم نه اون جفت لعنتیت ! کوکی : بعد اون اتفاق بعد پنج سال شدی جفتم ؟!چه شوخی بامزه ای ! تو جفت من نیستی ! تو پدر اون بچه نیستی فهمیدی ؟! اینقدر نزدیک منو بچم نشو! تو هیچی اون نیست ! تو هیچی نیست تهیونگ ! ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ تو قاتل امگای منی تو !تو امگای منو ازم گرفتی ،زندگیه منو ازم گرفتی فقط و فقط تو وجودت ، نفس کشیدنت اضافه هست تو باید بمیری همونطوری که امگای من مرد! ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^ +نههههه امگا ........ +آقای دکتر آقای دکتر امگام ..اون زنده است مگه ..نه اون نمرده مگه نه !؟~ متاسفم امگای شما...مردن !+نه ..نه امگای من نمرده نه اون نمرده امگااا ****************** تفنگ رو از روی سرش برداشت روی قلبش گذاشت + بزن ..پوزخندی زد وادامه داد منتظر چی هستی بزن دیگه ! نگاهی به چشمای فرد روبروش انداخت ، ~تو ..تو کی هستی ؟! +من ..من کسی هستم که قول دادی اولین و اخرین نفر عاشقش باشی البته تو خیلی وقته که فراموشش کردی . با یه حرکت الفا رو روی زمین انداخت و بدو بدو از اون محل دور شد
Nepo by T_snowflake_
16 parts Ongoing
داستان درباره کیم سوکجین ۲۷ساله، پزشک ماهر وجذابی که به عنوان مدیر تیم پزشکی بیمارستان هانسان به نپو اعزام میشه... * * * بین اون همه هیاهو جونگکوک تمام حواسش معطوف به دلبرش بود که جلوتراز خودش نشسته و به نقطه ای وسط گود خیره شده. برای جونگکوک مثل روز روشن بود که فقط جسم جینِ که اینجاست ولی فکر وروحش جای دیگه است، درست مثل اتفاقی که امروز تو کمپ افتاد. جین دوباره خودکارو دست گرفته بود ومدادم درشو باز وبسته میکرد وجونگکوک اونقدری عمیق محو دیدن جین شده بودکه می تونست پرده شفاف اشک که تو چشم های جین جمع شده رو ببینه. قلبش امونشو بریده بود تا بره ودستشو دور کمر باریک جین حلقه کنه، سرش وروشونه خودش بذاره وباهاش حرف بزنه. "چی شده قربونت برم ؟چرا حال وهوات ابریه ؟چرا چشمات بارونیه ؟ دورت بگردم باهام حرف بزن." _______________________ Couple : kookjin Genre : Action , Romance , Drama , Mystery , Thriller , Millitray , Medical , Psychological , Suspense همونطور که میبینید همه چی داره🙄☝🏻 صبور باشید تا به همشون برسیم😁
𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝 by Ladykim--
50 parts Ongoing
-چرا اجازه نمیدی به سیگار لب بزنم؟ _چون نمیخوام به چیزی جز من معتاد شی. ✡⟷✧⟷✡ اون مَردِ تنها برای من حکمِ اکسیژن رو داشت،کنارِش نفس میکشیدم، یادم میرفت چه گذشته ی بی معنی ای داشتم، ریه هام پر میشد از عطرِ همیشگی‌ش"همون سیگارِ قهوه ای،همونکه هرزگاهی بهش حسادت میکردم، چرا باید اینقدر خوش شانس میبود که بین لبهای تهیونگ جا خوش میکرد؟ اونجا متعلق به زبونِ من بود!"هر چند، هنوز هم دوست داشتم بین لبهای معشوقه‌م ببینمش، وقتی دودِ سیگار رو ازبین لبهای نم‌دارِش به بیرون دعوت میکرد، قلبِ من یک تپش رو جا می انداخت،حتی سیگار کشیدنش هم پرجذبه و مسخ کننده بود، حتی اون دودِ خوش شانس هم وقتی از بین لبهای رییس کیم خارج میشد توی هوا به رقص در میومد! ᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒ 🖤کاپلها : تهکوک(اصلی)_چانبک_جونگمین 🤍نویسنده: لی‌لی(--ladykim) 🖤ژانر: رمنس.درام.جنایی 🖤محدودیت سنی : 18+ چنل تلگرامِ فیکشن:Aezraelschild@ #vkook #taekook #chanbaek #kai #jimin #mafia #police #lisa #rose #chaelisa
Shine in the dark by haniehislamy
37 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : 1 : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، انمیز تو لاورز ، اسمات 2 : تراژدی ، انگست ، دارک رمنس 3 : سفر در زمان ، رمنس ، هپی اند (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخش
𝗧𝗵𝗲 𝘁𝗿𝘂𝗲 𝗹𝘂𝗻𝗮 || 𝗞𝗼𝗼𝗸𝘃 by Christopher_iw
42 parts Complete
[Completed] بهش میگفتن جِی کِی چون بیرحم ترین و سرد ترین رئیسه پک،،یا بهتر بگیم..رئیسه بانده مافیاییه بلک بلاد بود و همگی از او وحشت داشتند. البته همه غیر از چند نفر...که کیم تهیونگ یکی از لجباز ترین و پرو ترینِ آنها بود که از شغله آلفاش هیچ خبری نداشت و همیشه دسته رد به سینه ی اون میزد. رابطه ی این دو به آرامی و کاملا عادی شروع شده بود تا وقتی که دشمن های بانده کوک از موضوعی که جونگکوک امگای حقیقیش رو پیدا کرده خبر دار شدن و برای صدمه زدن به او..فکوس کردن روی امگای اون که بدترین نقطه ضعفش بود،،کیم تهیونگ! "--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"- [the true luna] ژانر: امگاورس / مافیا / انگست / هیجانی / اسمات کاپل: کوکوی / یونمین / نامجین / چانبک آپ: نامنظم "--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"- +من بخاطره شغله لعنتیه تو..هزاران بار مورده حمله قرار گرفتم... -تهیونگ صبر کن... +بخاطره شغله تو نزدیک بوده که بمیرم!! -تهیونگ... +بخاطرههه شغله توو زندگیم نابودد شدد!!اونوقت چی؟؟توی چشمام زل میزنی و تایید میکنی که تو رئیسه مافیایی؟؟!تموم شد کوک!...هرچی که بینه ما بوده همین الان تموم شده میفهمی؟؟نه دیگه تو آلفای منی..و نه من امگای تو..تمام! -یک قدم دیگه پات رو از لبه ی اون در بیرون بزار تا یه گلوله توی مغزه نحیفت خالی کنممم!!
You may also like
Slide 1 of 10
 نویسنده عشق ویکوک | Автор любви Vkook  cover
Nepo cover
monster alpha cover
𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝 cover
mojito 𓏲 KV cover
Black bell | ناقوس سیاه cover
My you  cover
Shine in the dark cover
𝗧𝗵𝗲 𝘁𝗿𝘂𝗲 𝗹𝘂𝗻𝗮 || 𝗞𝗼𝗼𝗸𝘃 cover
𝐕𝐞𝐭𝐢𝐯𝐞𝐫🌱 cover

نویسنده عشق ویکوک | Автор любви Vkook

52 parts Complete

نام رمان : Автор любви نویسنده عشق ( کامل شده ) نویسنده : Queen ژانر : امگاورس / اسمات/ | کاپل: vkook « هپی انده » ******************* قسمت هایی از رمان ************************ تهیونگ : من جفت تو ام من پدر اون بچم نه اون جفت لعنتیت ! کوکی : بعد اون اتفاق بعد پنج سال شدی جفتم ؟!چه شوخی بامزه ای ! تو جفت من نیستی ! تو پدر اون بچه نیستی فهمیدی ؟! اینقدر نزدیک منو بچم نشو! تو هیچی اون نیست ! تو هیچی نیست تهیونگ ! ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ تو قاتل امگای منی تو !تو امگای منو ازم گرفتی ،زندگیه منو ازم گرفتی فقط و فقط تو وجودت ، نفس کشیدنت اضافه هست تو باید بمیری همونطوری که امگای من مرد! ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^ +نههههه امگا ........ +آقای دکتر آقای دکتر امگام ..اون زنده است مگه ..نه اون نمرده مگه نه !؟~ متاسفم امگای شما...مردن !+نه ..نه امگای من نمرده نه اون نمرده امگااا ****************** تفنگ رو از روی سرش برداشت روی قلبش گذاشت + بزن ..پوزخندی زد وادامه داد منتظر چی هستی بزن دیگه ! نگاهی به چشمای فرد روبروش انداخت ، ~تو ..تو کی هستی ؟! +من ..من کسی هستم که قول دادی اولین و اخرین نفر عاشقش باشی البته تو خیلی وقته که فراموشش کردی . با یه حرکت الفا رو روی زمین انداخت و بدو بدو از اون محل دور شد