هفت گناه کبیره انجیل
  • Reads 2,719
  • Votes 602
  • Parts 49
  • Reads 2,719
  • Votes 602
  • Parts 49
Ongoing, First published Oct 27, 2023
2 new parts
ژانر : ماوراء طبیعه
کاپل : ایتیز (ووسان ، سونگجونگ ، یونگی ، جونگسانگ) استری کیدز (چانگجین ، چانلیکس ، مینسونگ ، سونگین ) تی اکس تی ( یونبین ، تهگیو )


پسر از جا بلند شد، هنوز نمیتونست موقعیت پیش اومده رو درک کنه :تو... تو...
مرد جلو اومد و با لحنی پر از صلابت گفت :من لوسیفرم (شیطان)
دهن پسر با تعجب باز شد که لوسیفر پوزخندی زد :مگه خودت تقاضای کمک نکردی.
پسر سریع سر تکون داد :چرا من کمک میخوام، میخوام از همه ی اونایی که باعث شدن نتونم یه زندگی درست داشته باشم انتقام بگیرم.
لوسیفر با چشمای براقش زل زد بهش :من این امکان رو بهت میدم اما تو هم باید قول بدی که هر کاری من ازت خواستم انجام میدی.
پسر که انتقام چشماش رو کور کرده بود سریع قبول کرد :چطوری باید قول بدم.
لوسیفر قدمی جلو گذاشت :ما با هم یه پیمان میبندیم.
پسر بدون هیچ فکری سریع قبول کرد، قطره ای از خونش رو روی کاغذی که حتی نمیدونست جنسش از چیه ریخت و پیمان بین اونا بسته شد.
لوسیفر مشتش رو جلوی پسر باز کرد :این هفت انگشتر برای توئه... اینا تو رو توی انتقامت یاری میکنن.
از فردای اون روز مصیبت کل روستا رو پر کرد، اون پسر با اون 7 انگشتر دارای قدرت عجیبی شده بود، تموم اونایی که تحقیرش کرده بودن به روش دردناکی مرده بودن و بقیه ی مردم شده بودن برده های اون پسر.
All Rights Reserved
Sign up to add هفت گناه کبیره انجیل to your library and receive updates
or
#1straykidz
Content Guidelines
You may also like
𝑻𝒉𝒐𝒖𝒔𝒂𝒏𝒅 𝑳𝒊𝒆𝒔 by Hunter__Dreams
35 parts Ongoing
🍀این رمان به سبک: Heaven Official's Blessing , Husky, mo dao zu shi ، the untamed ⟨تو... پشت همه‌ی این اتفاق ها بودی چطور تونستی باهام اینکارو بکنی⟩ ﴿عزیزم نمیدونی توی دنیای تاریکی که برام ساختی زندگی کردن چقدر میتونه سخته باشه الان تنها چیزی که برام باقی مونده تویی به نظرت عادلانه نیست که تو رو فقط برای خودم بخوام﴾ ******** در میان دریای دروغ و فریب که در ذات تک تک انسان ها میدید تنها یک حقیقت در اعماق وجودش باقی مانده بود حقیقتی تلخ و گزنده که طعم مرگ میداد. مرگ خانواده‌اش، مرگ عشقی که تمام هستی‌اش بود و از بین رفتن رویاهایش انگار که زندگی او بر پایه دروغ بنا شده بود در یک چشم به هم زدن همه چیز فرو ریخت در این تاریکی کم کم به پوسته‌ای از انسان تبدیل شد که فقط به اجبار نفس می‌کشید. پس از به پایان رسیدن جنگ استاد اعظم تهذیب گری هیچ شاگردی را به عنوان جانشین خود انتخاب نکرد تا اینکه با ورود تهذیبگر جوانی به زندگی اش خاطراتی در ذهن او زنده میشود خاطرات و احساساتی که سال‌ها سعی در سرکوب آن‌ها داشت.
You may also like
Slide 1 of 10
Bucket list (chanho) cover
𝖳𝗁𝗂𝗋𝗍𝗒 𝖣𝖺𝗒𝗌' ʰᵉᵉˢᵘⁿ cover
Red Ruby cover
𝑶𝒏𝒆𝑺𝒉𝒐𝒕 ;): cover
نگون سار cyclamen  cover
Red Ruby cover
CODE ⁷⁶⁰⁰ 'SKZ' cover
Stupid Or Insane? (yoonmin) cover
𝑻𝒉𝒐𝒖𝒔𝒂𝒏𝒅 𝑳𝒊𝒆𝒔 cover
𝖤𝗇𝖽𝗂𝗇𝗀 𝖮𝗇 𝖧𝗈𝗅𝖽┊𝖢𝗁𝖺𝗇𝗀𝗅𝗂𝗑  cover

Bucket list (chanho)

6 parts Ongoing

Ongoing "متاسفم که این رو می‌گم اما شما..." مینهو نمی‌تونست چیزی که شنیده رو هضم کنه. سردردی که چند وقتی بود گرفتارش شده بود دوباره برگشت و باعث شد گوشی از دستش بیوفته. انگشت‌هاش رو به دیوار تکیه زد تا تعادلش رو حفظ کنه اما آخر سر پاهاش کم آوردن و روی زمین نشست. درست شنیده بود؟ می‌تونست صدای زن رو از پشت گوشی بشنوه اما توانایی صحبت کردن و جواب دادن بهش رو نداشت. فقط جمله‌ای که شنیده بود توی سرش زنگ می‌خورد. سه ماه؟ فقط..‌. سه ماه؟ name: Bucket list couple: chanho genre: heavy angest, romance, slice of life, omegaverse