آدما همونطور که یهویی وارد خط فرضی ای که دورت کشیدی میشن، همونطور یهویی هم بار و بندیلشون رو میبندن و
جوری ناپدید میشن که انگار هیچ وقت نبودن...
یکی تو بهار و زیر شکوفه ی درختا
یکی تو تابستون و زیر نور تند خورشید
یکی تو پاییز و خیابون هایی که بارون خیسشون کرده
و سنگدل ترینشون تو برف ...
با اولین برف زمستون رفت و منو با غم نبودنش تنها گذاشت.
Couple: Chanbaek/Baekyeol
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
Genre: Romance, Omegaverse, Fluff, Forced Marriage, Smut
ZIMA:
در زبان روسی به معنی زمستان.
شکنجه گر
ژانر:
عاشقانه، رمنس، معمایی، مافیایی، انگست، اسمات🔞
کاپلها:
چانبک، هونهان، ویکوک
*******************
بک سفید و چان سیاه
بک شاد و چان خنثی
بک عاشق و چان سرد
بک ظریف و چان قوی
بک خیلی تلاش کرد لبخند رو به لبهای چانیول بداخلاقش برگردونه ولی نمیدونست بهای همچین کاری این میشه که لبخند برای همیشه از روی لبهای خودش پاک شه
*************************
برشی از داستان:
بکهیون تلخندی زد و روی برگه ای که جلوش بود نوشت:
من زیاد میخندیدم...شاد بودم... یه آدم سرشار از شور زندگی با آرزوهای زیاد...
دروغ نیست اگه بگم چانیول رو از همه ی دنیا بیشتر دوست داشتم و فکر میکردم میتونه دربرابر تمام دنیا ازم محافظت کنه.
ولی اون پسر به مرور زمان تغییر کرد...بدجنس شد و اذیتم کرد.عاشقم بود یا نه رو نمیدونم اما میدونم که الان ازم متنفره...
قبلا عاشق صدام بود و هرکاری میکرد که صدای خندم رو بشنوه و ازم میخواست براش حرف بزنم
اما بعد از اینکه صدای داد و التماسهامو وقتی زیردست و پاش کتک میخوردمو شنید و خوشش نیومد دهنمو بست و بارها سرم داد زد تا صدامو ببرم و ساکت شم
و من هم...ساکت شدم...برای همیشه...
*********************
🌸 𝕨𝕣𝕚𝕥𝕖𝕣'𝕤 𝕔𝕙𝕒𝕟𝕟𝕖𝕝 :@𝚜𝚊𝚋𝚜𝚊𝚋_𝚒𝚗𝚏𝚎𝚛𝚗𝚊𝚕🌸