Dᴇʙт
  • Reads 61,227
  • Votes 11,015
  • Parts 40
  • Reads 61,227
  • Votes 11,015
  • Parts 40
Complete, First published Nov 02, 2023
Mature
📝 Couᴘʟᴇ: Kooκv, Yooɴмιɴ

🏷 Gᴇɴʀᴇ: Oмᴇԍᴀvᴇʀs, Roмᴀɴcᴇ, Sмuт


تو محکومی که تمام و کمال "بدهیت" رو به من پرداخت کنی. حتی اگر لازم باشه با زندگیت!



Writen by: Min_Melonia


📃season one: complete✒

🏹season two: coming soon
All Rights Reserved
Sign up to add Dᴇʙт to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Livid Heart🖤🚬 | Vkook by LostJis
47 parts Complete
[Completed] [تمام شده] 𓄸 Name: Livid Heart | قلب کبود 𓄸 Genre: Smut, romance, mafia⛓️🚫 𓄸 Main Couple: Vkook 𓄸 Age category: +21⛔ 𓄸 Writer: Jisog 𓄸 Update: Weekly on Wednesday🚬 _____🖤_____ "رد دات" جایی که عشق و خطر به هم می‌رسن! جئون جونگ‌کوک، یک خلافکار خرده‌پا با زندگی‌ای پر از بدهی و بدبختیه که هیچ چیزی برای از دست دادن نداره. اما یک روز، سرنوشت در قالب یک پیشنهاد عجیب از سوی یک فرد ناشناس و ثروتمند بهش لبخند می‌زنه: اگر بتونه در عرض یک ماه وینسنت، صاحب بی‌رحم و مرموز گی‌کلاب "رد دات" رو عاشق خودش کنه، زندگی جهنمیش تبدیل به بهشتی رویایی میشه. اما چرا از بین این همه آدم، جونگ‌کوک انتخاب شده؟ و آیا وینسنت فقط یک صاحب کلاب ساده است؟ جونگ‌کوک وارد بازی خطرناکی می‌شه که نه تنها قلب، بلکه جونش رو هم به خطر می‌اندازه. آیا می‌تونه عشق وینسنت رو به دست بیاره، یا رازهای تاریک وینسنت و "رد دات" اون رو به نابودی می‌کشونه؟ "_ مطمئنی اولین بارته؟ + آره لعنتی! خواستگارم نیستی که راجع به همچین چیزی بخوام بهت دروغ بگم! _ معمولا یبوست داری؟ + آره. خب که چییی؟ _ یه اکسترنال هموروئید کوچیک اینجاست. + منظورت بواسیره؟ ته... من برای چکاپ ماهانه اینجا نیومدما! _ انقدر غر نزن! خب اگه اینجوری بکنمت دردت می‌‌گیره! "
Killer of the moon.(VK) by yonoba00
1 part Ongoing
اون پسر اونقدر زیبا بود که ماه جلوی زیباییش کم می آورد. مخصوصا زمانایی که هانبوک سفید می‌ پوشید. زیبا رویی که با زیباییش ، ماهِ زیبای آسمان شب رو ، به قتل میرسوند! "Killer of the moon" _Upcoming_ Couple: Taekook, Namjin, Yoonmin/Sope? Genre: Historical, Mysterious, Forced Marriage, Angust, M'preg, Smut با تولد دوباره‌ی خورشید، در طلوع صبحی دیگر، زمانی که همه، اون روز رو مثل همیشه می‌پنداشتن، رویدادی رخ داد، که حال همگان رو دگرگون کرد! اتفاقی که این همه رو متوجه‌ی این کرد که: جئون جونگ کوک، فرزند آخر فرمانروا جونگ کیونگ، امپراطور شرقی کره، قابلیت باروری داره! این یه رسوایی بود! یه رسوایی که حیثیت امپراطوری رو می‌برد. چی میشه اگه بخوان برای جبران این آبرو‌ریزی، اون رو مجبور به ازدواج با ولیعهد نیمکره‌ی دیگه‌ی کره کنن! البته تحت عنوان یک دختر! یک تیر و سه نشون! صلح! ماست مالی رویداد! و راحت شدت از شر اون پسرک دو جنسه و مایه‌ی ننگ! اما این رابطه‌ی سمی و ممنوعه، دووم خواهد آورد؟
Red Pallet | Vkook by belle_369
17 parts Ongoing
بعد از بیست سال به دنبال مرگ کیم مین سو ، تنها پسرش تهیونگ از لندن برمیگرده ، مردی ۳۵ ساله که امپراطوری شرکت حقوقیش سایه انداخته روی شهرت خانواده کیم... جئون جونگ کوک معلم نقاشی ۲۴ ساله، پسر جئون سانگ وو خدمتکار وفادار عمار ت کیم مجبور میشه با تماس پدرش دوبار به اون عمارت نفرین شده برگرده... جونگ کوک گرم و درخشان درست مثل خورشید طایی رنگ نقاشی شاگرد هاش ، تهیونگ بازگشته از شهری یخ زده.... ژانر: عاشقانه ، درام ، مافیایی ، اسمات کاپل : ویکوک روزهای آپ : جمعه - خطاهات پر شده جئون ... سوز سردی که بین موهای خیس از عرقش می وزید هم باعث نشد از حرارت سینه داغ شدش کم بشه . جونگ کوک اسلحه ای که این مدت به جای قلم موهای ظریفش ، همدم دستهاش شده بود ، نرم کنار پاش انداخت و مثل اولین دیدارشون تو فاصله یک قدمی تهیونگ ایستاد . - مجازاتم چیه قربان ؟ حذفم میکنید ؟ برخورد نفسهای تندش به صورت مردی که محکم‌تر از همیشه به نظر می‌رسید گونه هاش رو سرخ تر میکرد . تیله های مشکی جونگ کوک گستاخانه رو چشمهای ناخوانا مرد قفل شده بود .مطمئن از تصمیمش ، دست لرزونش رو به سمت نشان طلایی یقه اش برد تا با بی رحمی تنها نقطه اتصالش ازین عمارت رو جدا کنه.
Shine in the dark by haniehislamy
37 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : 1 : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، انمیز تو لاورز ، اسمات 2 : تراژدی ، انگست ، دارک رمنس 3 : سفر در زمان ، رمنس ، هپی اند (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخش
Emerald blue eyes by helmfae
20 parts Ongoing Mature
Name: Emerald blue eyes /چشمهای ابی زمردی Writer: Helma Ganre: Omegaros_ Smut_ Royal_ mpreg Capel: Vkook_ Namjin ×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷ روی نرده ها نشستم و به ماه خیره شدم . «میفهمم که با یه هدفی نزدیکم میشی جونگ کوکشی اما مطمئن باش نمیذارم بعد از رسیدن به هدفت الفات رو ترک کنی. این یه بازی دو سر باخته برای تو، اگه الفات رو رها کنی گرگت میمیره اما اگه تا اخر با من بمونی خودت و نابود کردی پس بهتره عاشقم بشی تا ضربه نخوری. » پوزخندی به ماه زدم که زیبایی و شکوهش داشت توی اسمون سیاه پادشاهی میکرد. «لونای کوچولوییه، هر چه قدرم نشون بده بزرگ و قدرتمنده اما در برابر من کوچیکه.» ×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷ «خیله خب گرگ کیوت، پاشو تا دوباره فکر تجاوز به سرم نزده.» معلوم بود شوخی میکرد، و من از این جنبش زیادی خوشم میومد. تهیونگ با تکون خوردنش خواست عقب بکشه که توی یه تصمیم انی یقش رو گرفتم و سمت خودم کشیدمش . بدون تلف کردن ثانیه ای لبهام رو محکم به لبهای قلوه ایش کوبوندم وهمون اول بوسه ی خیسی روشون گذاشتم. اگر قرار باشه من وابستش بشم، بهتره اون هم وابسته ی من بشه. از این که رابطمون یک طرفه باشه متنفرم پس باید اون رو هم درگیر خودم بکنم. لبهام رو که اروم روی لباش حرکت میکرد عقب اوردم و شاهد چشمهای متعجبش شدم. این اولین بار بود که چشمهای درشت شده و قیافه ی
Love in nyc by camomile_13
23 parts Complete
خلاصه : تهیونگ امگایی که برای کارشناسی بورسیه دانشگاه هنر نیویورک رو می‌گیره و با هوسوک و رزیتا و جونگکوک همخونه میشه ... البته که زندگی در کنار جونگکوک براش بدون دغدغه نخواهد بود چون هردو دچار عشقی میشن که ازش فرارین .... بخشی از داستان : دیگه نمی‌تونست جلوی احساساتش رو بگیره! انگار تک تک سلول‌های وجودش، از بی‌رحمی اون فرشته‌ی شکلاتی به درد اومده بود. چشمای قرمز و اشک‌آلودش رو به موجودی که، هر پلک زدنش قلبش رو زیر و رو می‌کرد، دوخت. با دیدن چشمان اشکی تنها عشق زندگیش، حالش ویرون تر شد. دستای لرزونش رو به صورتش کشید تا شاید آروم بشه. با صدای گرفته و بمش گفت: -من نمی‌دونم تو از من، توی تصوراتت چه هیولایی ساختی شکلات؛ اما من بدون تو خوب بودم. بی‌قراریش بیشتر شد و فریاد کشید: -من بدون عشق تو بهتر از این ها بودم. تو منو عاشق خودت کردی و باید مسئولیتش رو قبول کنی...! ____________ کاپل اصلی :کوکوی کاپل های فرعی :هوسوک_رزیتا/نامجین داستان بیشتر محوره کوکوی میچرخه و برای کاپل دیگه ای این فیک رو شروع نکنید #kookv#کوکوی#bts
Red Falcon ||  شاهین سرخ {Vkook, SopeMIn, Namjin} by LiberteNovels
9 parts Ongoing Mature
- تا کی می‌خوای جوری رفتار کنی که انگار عنوان سرجوخه رو ازت دزدیدم؟ + تا وقتی که سه سال ازم کوچیک‌تری، جونگ کوک. - توی اون سه سال بیشتر عمرت، تونستی نصف من مهارت و استقامت کسب کنی؟ شک دارم. - با همه این‌ها... تو هنوز هیونگمی، درسته؟ لحن نرم جونگ کوک، موجب شد نگاه تهیونگ برای لحظه‌ای رنگ تعجب بگیره... اولین‌باری بود که بعد از دوران آموزشیشون، جونگ کوک تُن رسمی صداش رو کنار می‌زد و به همون گرمی همیشه با تهیونگ صحبت می‌کرد. وقتی جوابی از میون لب‌های تهیونگ خارج نشد، دست سنگین و زمخت سرجوخه روی شونه‌ی سرباز نشست و بعد از زدن ضربه‌ای دوستانه به اون، آهسته گفت: - می‌دونی که، یک فرمانده قلبش رو به دست معتمدترین سربازش می‌ده... وقفه کشدار ولی کوتاهی که جونگ کوک میون کلامش انداخت، نفس رو توی سینه‌ی تهیونگ حبس کرد؛ احساس می‌کرد عضلاتش خشک شدن و قلبش در کندترین ریتم ممکن فشرده می‌شد تا کمک کنه نفس مرد از ریه‌هاش خارج بشه. - اون مهمات، قلب من و این تیم بود. شاهین سرخ یا باسنِ گل‌قرمزی، داستانی کوتاه و کمدی و روایتی از بنگتن در دوران سربازیه! اسمات و تری‌سام و رمنس به مقدار لازم داره؛ همچنین کله‌های کچلی که پس‌گردنی خورشون مَلَسه و کل‌کل‌هایی که بین سرباز کیم تهیونگ و سرجوخه جئون تمومی نداره! داستان از
You may also like
Slide 1 of 20
~Where's My Angel❄ cover
| 𝗠𝗲𝗿𝗶𝗻𝗮 | ᵛᵏᵒᵒᵏ cover
The Lost in the Winter ∥ گمشده در زمستان {VKook, HopeMin} cover
dear(عزیزکرده) cover
🌊|ʜᵉ ᴍᵉˡᵗᵉᵈ ᴍʸ ʜᵉᵃʳᵗ|~[ᴠᴋᴏᴏᴋ.ᴄʜᴀɴʙᴀᴇᴋ] cover
پرسه در نیمه شب cover
Satisfaction(Minibook) cover
Livid Heart🖤🚬 | Vkook cover
The Bunny Inside cover
Fake Chat (Kookv - Vkook) cover
Fighter cover
Killer of the moon.(VK) cover
𝑻𝒉𝒆 𝑺𝒂𝒗𝒊𝒐𝒖𝒓 ᵏᵒᵒᵏᵛ  cover
Red Pallet | Vkook cover
Heartbeat |sevensome| cover
Shine in the dark cover
Emerald blue eyes cover
𝙢𝙮 𝙡𝙞𝙩𝙩𝙡𝙚 𝙨𝙚𝙘𝙧𝙚𝙩[αυ] cover
Love in nyc cover
Red Falcon ||  شاهین سرخ {Vkook, SopeMIn, Namjin} cover

~Where's My Angel❄

12 parts Complete

.・゜・فرشته من کجاست؟.・・゜ «کاپل»: کوکوی، سپ «وضعیت»: completed «روزهای آپ»:جمعه ها «ژانر»: رمنس، فانتزی، اسمات، فلاف «رده سنی»: +18 «تاریخ شروع»: 16 آوریل 2021 خلاصه: کیم وی...یکی از هزاران هزار فرشته‌ی نگهبان دنیای انسان‌های فانی...اونم مثل بقیه فرشته‌ها حق تغییر خط زندگی انسان‌هارو نداره...هیچکس نداره!فقط باید به جریان زندگیشون خیره شد...حتی اگه قرار باشه یه پسر بچه‌ی کوچولو تو یکی از شبای بهاری سئول از پل بزرگ روی رودخونه‌ی هان خودش رو پرت کنه پایین...بازم حقی درمورد نجات اون پسر نداره...قانون نود و نهم کتاب فرشتگان این اصل رو بهش یاد داده...ولی کیم تهیونگ میتونه به این قانون پای‌بند باشه؟!