سانزو و لیلیان کاملا اتفاقی همدیگه رو روبروی کتابفروشی رز ملاقات میکنن، سانزو بعد از اولین دیدار وسواس وحشتناکی نسبت به لیلیان پیدا میکنه اما لیلیان حتی از اون خوشش نمیاد... ❆ ❆ ❆ حتی اگر چشمانم بسته شوند، حتی اگر دیگر لمس دستانت را احساس نکنم، حتی اگر دیگر قادر به دیدن چشمان غمگینت نباشم... میخواهم دوباره تورا ملاقات کنم. آرزو میکنم تورا ملاقات کنم، این بار در جهانی که بتوانیم تا ابد کنار هم بمانیم، در جهانی که ترس از دست دادن همدیگر را نداریم. ما دوباره هم دیگر را میبینیم. خداحافظ، عاشقتم... خداحافظ، میخواهم دوباره دستان گرمت را با دستان سردم نوازش کنم... خداحافظ، میخواهم دوباره به چشمان پر از عشقت نگاه کنم... و خداحافظ شاید تا ابد عشق من... oc x bonten trioAll Rights Reserved