𝐈 𝐅𝐮𝐥𝐥 𝐢𝐧 𝐥𝐨𝐯𝐞♥︎
  • Reads 21,318
  • Votes 2,856
  • Parts 14
  • Reads 21,318
  • Votes 2,856
  • Parts 14
Complete, First published Nov 06, 2023
Mature
شمارو یه خوندن این فیکشن گوگولی و اکلیلی دعوت میکنم☺︎☆

وضعیت:به اتمام رسیده. 

ژانر:اسمات،امگاورس،امپرگ،کمی فلاف

﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏

خلاصه: (یه آلفا سرد اما مهربون)
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
Public Domain
Sign up to add 𝐈 𝐅𝐮𝐥𝐥 𝐢𝐧 𝐥𝐨𝐯𝐞♥︎ to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
TENSION🍷(vkook) by seta8603
35 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end ❗️ Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst، drama Couple: vkook ،....... Setayesh* ❗️این اولین تجربه داستان نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
You may also like
Slide 1 of 9
Stuck On Stupid | Kookmin cover
معجزه‌ قمار  cover
The Goddess cover
everything is going to be alright(همه چیز درست میشه cover
TENSION🍷(vkook) cover
ALFA ✔️ cover
پرسه در نیمه شب cover
more than a bestfriend +18 [completed] cover
Your eyes tell || VK || Completed cover

Stuck On Stupid | Kookmin

9 parts Complete Mature

~ گیر احمق افتاده [کامل شده] بین خونه‌هایی که جونگکوک ازشون دزدی می‌کرد، یه استثنا وجود داشت و اونم خونه‌ی پارک جیمین بود؛ پسری که هیچ اهمیتی به اینکه یه دزد توی خونه‌شه نداد چون خودش وسط عملیات خودکشی بود! خب جونگکوکم باید به کارش می‌رسید مگه نه؟! اون یه سارق حرفه‌ای بود نه یه ناجی! ◇•◇ - میدونی الان دارم ازت دزدی میکنم؟ تقریبا همه چیتو دزدیدم. + آره جالبه! فقط میشه وقتی داری میری درم ببندی؟ - داری چیکار میکنی؟ + صبر میکنم. - داری سعی میکنی خودتو بکشی؟ + اوهوم! - خب... اینا قرص آنتی بیوتیکن، کاری برات نمی‌کنن. + اوه شت! - بیا، هیدروکودون! کارتو راه میندازه. + ممنون! میشه رفتنی بیرون درو ببندی؟ ◇•◇ • کاپل: کوکمین • ژانر: عاشقانه، کمدی، اسمات • نویسنده: Fika ◇•◇ اقتباس از یک فیلم سینمایی که اسمش پایان داستان گفته شده 🦋 شروع: 14.4.1403 پایان: 20.8.1403