be reunited with somebody
  • مقروء 3,565
  • صوت 768
  • أجزاء 20
  • مقروء 3,565
  • صوت 768
  • أجزاء 20
مستمرة، تم نشرها في نوفـ ٠٨, ٢٠٢٣
توی خلاصه نویسی اصلاً خوب نیستم ولی دلم نمیاد اینجا خالی بمونه
پس؛
تهیونگ به عنوان یه‌معلم وارد روستا میشه تا به بچه ها درس بده
و جین یکی از شاگرداس ولی برای دانش آموز ابتدایی بودن یکم سنش بالاست
جميع الحقوق محفوظة
قم بالتسجيل كي تُضيف be reunited with somebody إلى مكتبتك وتتلقى التحديثات
أو
#304kookmin
إرشادات المحتوى
قد تعجبك أيضاً
✧HOME✧ بقلم timi_vkook
42 جزء undefined أجزاء مستمرة
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook