فلیکس لی، توی زندگیش هر چیزی که میخواسته رو داشته پول و ثروت ، یه خانواده ی تزیینی که فقط اسمش خانوادست و هورنی بودن همیشگیش! اما داستان اصلیش جایی پیدا شد که بادیگارد یک و هشتادی مادر خواندش رو دید یعنی "هوانگ هیونجین" ، اون همیشه احساس بالا بودن داشت اما وقتی اون رو دید نمیتونست صبر کنه تا رو به روی پاهای بلندش زانو بزنه و بین بازو های عضله ایش جون بده "من خیلی ازت خوشم میاد عروسک ، دوست داری با من بیای؟" 'حیف که این حس مقابل نیست و عروسک صدام نکن تنها عروسکی که میتونه توصیفم کنه انابله!' 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞- 𝐃𝐚𝐫𝐤 𝐂𝐨𝐦𝐞𝐝𝐢𝐜 , 𝐀𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧 , 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 , 𝐌𝐚𝐟𝐢𝐚