خلاصه: چا هیونگوون که به تازگی متوجه شده بچه نا مشروع یه مرد ثروتمنده، بعد از مرگ مادرش مجبور میشه تحت سرپرستی پدر سرد و بی عاطفش زندگی کنه. فقط میخواست تا موقع بالغ شدن به اجبار پیش پدرش بمونه و بعد راه خودشو طی کنه اما دست سرنوشت اونو به سمت دیگه ای هدایت میکنه. ی.ن: قبلا تو تلگرام نصفه تا پارت ۴۰ اپلود شده بود. ادامشو از اینجا بخونید. type: fanfiction genres: boyslove- schoollife- slice of life- drama- crime