Hold Me Tight _ Yizhan
  • Reads 22,011
  • Votes 4,704
  • Parts 64
  • Reads 22,011
  • Votes 4,704
  • Parts 64
Complete, First published Dec 06, 2023
Name : Hold Me Tight محکم بغلم کن
Couple Yizhan_ Verse
Genre : slice of life _romance _ smut 

 وانگ ییبو‌ قبل اینکه اون قرصا رو بخوره نجات داده میشه . اون مرد بهش اطمینان میده مواظبشه و همه تلاششو برای پیشرفت ییبو می‌کنه اما دلیل شیائوجان برای کمک چیه؟ وقتی احساسات هر دوتاشون تغییر کنه میتونن باهاش کنار بیان؟


+مگه با زندگیت چیکار کردم ؟
_تو زندگیمو طلایی کردی خورشید کوچولوی من!

_سعی میکنی منو عصبانی کنی درحالیکه میدونی من تو عصبانیت کنترلمو از دست میدم؟
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add Hold Me Tight _ Yizhan to your library and receive updates
or
#21yizhan
Content Guidelines
You may also like
♥︎𝖒𝖞 𝖔𝖒𝖊𝖌𝖆𓆉︎ by yizhanlove9
8 parts Ongoing
ᵏᵃᵖᵉˡ : 𝐲𝐢𝐳𝐡𝐚𝐧 ᵗʸᵖᵉ : 𝐲𝐢𝐛𝐨 𝐭𝐨𝐩 ᵃᵘᵗʰᵒʳ : 𝐣𝐞𝐰𝐞𝐥(نگین)،(مهدیه) ᵍᵉⁿʳᵉ : 𝐨𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬𝐞, 𝐦𝐮𝐬𝐢𝐜, 𝐬𝐦𝐮𝐭, 𝐞𝐦𝐩𝐞𝐫𝐠, 𝐚𝐧𝐠𝐬𝐭, 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 ✍︎...[در حال آپ] . . اسم وانشات به فارسیش : امگای من تیکه ای از وانشات: از زبانه ییبو ... با کنجکاوی از جکسون پرسیدم _میدونی اسمش چیه؟ جکسون که چشماش برقی زده بود گفت ×انگاری آقا شیره جذب شازدمون شده _خفه شو جکسون همینطوری پرسیدم ×اره جون عمت . _خب نگفتی میدونی یا نه؟ جکسون ریز خندید و گفت ×نوچ ، نه فقط من هیچکس نمیدونه اون همیشه بطور یک شخص ناشناس میاد ، اما... . بدون اینکه نگاهمو ازش بگیرم پرسیدم _اما؟ ×اما بهش یه لقب دادن _لقبش چیه؟ ×red boy(پسر قرمز) ابروم ناخداآگاه رفت بالا تو دلم لقبی که بهش دادن رو تحسین کردم جکسون پوزخندی زد و گفت ×نیازی نیست تو چیزی بهم بگی ، از نگاهت بهش میشه همه چی رو فهمید. یهو سرمو برگردوندم و گفتم _چی رو فهمیدی؟! ×اینکه جذبش شدی ، اما نمیخوای قبول کنی. _نخیرم ، من فقط از صداش خوشم اومد صداش با ترکیب این آهنگی که میخونه قشنگه واسه همین پرسیدم . . . پ.ن: قشنگا می‌دونم ژانر امگاورس و امپرگ دوست دارید اونم چی ییبو تاپ و خب دلم نیومد دارم براتون آپ میکنم و باید بگم این وانشات رو من ننوشتم بلکه اولین نویسندگی رفیقم
Livid Heart🖤🚬 | Vkook by LostJis
46 parts Complete
[Completed] [تمام شده] 𓄸 Name: Livid Heart | قلب کبود 𓄸 Genre: Smut, romance, mafia⛓️🚫 𓄸 Main Couple: Vkook 𓄸 Age category: +21⛔ 𓄸 Writer: Jisog 𓄸 Update: Weekly on Wednesday🚬 _____🖤_____ "رد دات" جایی که عشق و خطر به هم می‌رسن! جئون جونگ‌کوک، یک خلافکار خرده‌پا با زندگی‌ای پر از بدهی و بدبختیه که هیچ چیزی برای از دست دادن نداره. اما یک روز، سرنوشت در قالب یک پیشنهاد عجیب از سوی یک فرد ناشناس و ثروتمند بهش لبخند می‌زنه: اگر بتونه در عرض یک ماه وینسنت، صاحب بی‌رحم و مرموز گی‌کلاب "رد دات" رو عاشق خودش کنه، زندگی جهنمیش تبدیل به بهشتی رویایی میشه. اما چرا از بین این همه آدم، جونگ‌کوک انتخاب شده؟ و آیا وینسنت فقط یک صاحب کلاب ساده است؟ جونگ‌کوک وارد بازی خطرناکی می‌شه که نه تنها قلب، بلکه جونش رو هم به خطر می‌اندازه. آیا می‌تونه عشق وینسنت رو به دست بیاره، یا رازهای تاریک وینسنت و "رد دات" اون رو به نابودی می‌کشونه؟ "_ مطمئنی اولین بارته؟ + آره لعنتی! خواستگارم نیستی که راجع به همچین چیزی بخوام بهت دروغ بگم! _ معمولا یبوست داری؟ + آره. خب که چییی؟ _ یه اکسترنال هموروئید کوچیک اینجاست. + منظورت بواسیره؟ ته... من برای چکاپ ماهانه اینجا نیومدما! _ انقدر غر نزن! خب اگه اینجوری بکنمت دردت می‌‌گیره! "
simgoun | سیم گون by novastandingbysea
26 parts Ongoing
-یوآن مان.. با تعجب به چشم های او می نگرد. در حالی که تصویر ماه درآنها به وضوع دیده می شود، می درخشند. -امشب، این بهترین کلمه در وصف شماست. یوآن مان عبارتی به معنای کامل و تکمیل است. متشکل از بخش های اول دو کلمه یوآن یو (ماه کامل) و مان یو (ماه گرد) می باشد.🌗 • نام رمان: سیم گون (به معنای نقره ای رنگ-به رنگ نقره) • شخصیت ها: دیلمرات دیلربا | وانگ ییبو | ژان ییژان . • ژانر: عاشقانه | درام | تاریخی • خلاصه: دختر اشراف زاده ای که در احساس تنهایی غرق شده اما تظاهر به خوشحالی میکند، روزی زندگی اش را با یک انقلاب بزرگ روبرو می بیند. افرادی وارد زندگی اش می شوند و آن را برایش رنگ می کنند. ییژان، پسری که کاملا در خلا به سر می برد، احساسی ندارد و تنها چیزی که می تواند انجام دهد جنگیدن و اطاعت از دستورات است؛ به عنوان محافظ او مشغول به کار می شود. از طرفی، برای دختر مقرر می شود با تنها شاهزاده کشور ازدواج کند، فردی که کم کم عاشقش می شود. آیا شاهزاده، عاشق دختر اشراف می شود؟ آیا دختر می تواند مانند گذشته اجازه رنگ کردن زندگی اش را به محافظش بدهد؟... • پایان: نامشخص (در رمان)
𓂃Elysian⋱ by Veronikanoir
10 parts Complete
اِلیسیـان ⨳ کـاپل: ییـجان ⨳ ژانـر: ماورایی، رومنس، انگست، فانتزی، ماجراجویی، اسمات ⨳ کانال: 𝗎𝗄︎𝗂𝗒𝗈𝗌𝗍𝗈𝗋𝗒 ⨳ تایپ: 𝖿︎𝖺𝗇︎𝖿︎𝗂𝖼︎/𝖻︎𝗃︎𝗒𝗑︎ 🕯 خلاصه ای از داستان: موران بعد از شنیدن افسانه‌ی «اِلیسیان» از زبان گابریل کتاب‌دارِ کاخ، درمورد این اسم کنجکاو می‌شه. اما درست زمانی که داره دنبال معنای قایم شده پشت این اسم می‌گرده، با حقیقتی درمورد زندگی خودش رو به رو می‌شه! 🧚🏻برشی از داستـــان: جان کمربندی که دستش بود رو بالا آورد و لبخند کجی زد "بلد نیستم ببندمش!" ییبو جلو رفت و وارد اتاق شد "همم..." کمربند رو از دستش گرفت و پشت سرش ایستاد. دست‌هاش رو جلوی شکمش برد و کمربند رو روی لباسش تنظیم کرد "اونجا کی برات کمربندتو می‌بست؟" جان لبخند بامزه‌ای زد و انگشت‌هاش رو روی پیشونیش کشید "خب خدمت‌کارا و اکثراً آریان این‌کارو برام انجام می‌داد..." ییبو بعد از شنیدن آخر جمله‌ش فشاری به کمربند وارد کرد که ناخودآگاه "آخی" از بین لب‌های جان خارج شد. بعد از تموم کردن کارش، عقب اومد "تموم شد..."
You may also like
Slide 1 of 10
«𝐍𝐎𝐕𝐄𝐋𝐈𝐒𝐓|ناولیست✔» cover
♥︎𝖒𝖞 𝖔𝖒𝖊𝖌𝖆𓆉︎ cover
Beautiful soul cover
Suibian cover
LinJie _ Yizhan _ امتداد cover
Inverted Life cover
Livid Heart🖤🚬 | Vkook cover
YOU'RE NOT MINE cover
simgoun | سیم گون cover
𓂃Elysian⋱ cover

«𝐍𝐎𝐕𝐄𝐋𝐈𝐒𝐓|ناولیست✔»

38 parts Ongoing

[ پایان یافته⛔] 𝐅𝐢𝐜 𝐍𝐚𝐦𝐞:𝐍𝐨𝐯𝐞𝐥𝐢𝐬𝐭 ✍🏻 𝐆𝐞𝐧𝐞𝐫: 𝐑𝐨𝐦𝐞𝐧𝐜𝐞, 𝐩.𝐥 𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐬𝐦𝐮𝐭🔞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯🧑‍🤝‍🧑 𝐔𝐩𝐓𝐢𝐦𝐞:- 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: _𝐑𝐞𝐝𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧⚜️