[Completed] قتل های سریالی شهر مادریدِ اسپانیا که ذهن همه رو به خودش مشغول کرده و از قاتل خبری نیست! قاتلی که از خودش تنها یه شماره و لکه هایی از خون به جا میزاره..اما... هفت تا دوست کرهای و هم دانشگاهی، دانشجو های رشته افسری تصمیم میگیرن برای پایان نامشون روی این پرونده ها کار کنن.... اما چه اتفاقی میوفته که اون هفت نفر جزوی از این پرونده میشن؟ چطور تحقیقاتشون شروع نشده به پایان میرسه؟ ▪︎قسمتی از فیک: " حتی به ثانیه نکشید.... کمی از درد خم شد و نفسه گرفتش رو بیرون داد. دستش رو بالا آورد و به لباس مردی که چاقو داخل پهلوش فرو کرده بود چنگ زد. ماسک روی صورتش بود.. خون سرخش از لا به لای انگشتاش روی پارکت ریخت و ناله دردمندش بلند شد.. چاقو هنوز داخل پهلوش بود و همین انجام هر حرکت کوچیکی رو براش دردناک تر میکرد.. انگشتاش از روی لباس مرد بالاتر رفت و قبل از اینکه به ماسکش برسه پاهاش سست شدن و روی زمین افتاد. چشماش بسته شد و همراه با نفس های بریده و آرومش به خواب رفت. " ژانر: جنایی، معمایی، درام. 🥇1 #mystery 🥈2 #criminal