Moscow mul ⌗OneShot ⌗NamKook, ⌗KookNam ↳「 Tragedy, Angst, Crime 」 -By Rocío _چرا بهم میگی آنمون؟ _چون اون هم مثل تو ساقهاش سسته و تحمل باد رو نداره. اما همچنان مثل یاقوت قرمز علفزارها رو زنده نشون میده. عمرت کوتاهِ ولی تا وقتی بین دست های منی همه چیز زیباتر به نظر میرسه. تو دنیا آنمون ها با غم گره خورداند؛ غم انتظار و مرگ زود هنگام. و تو نامجونا،خیلی از خونه ات دور افتادی!