H.U.S.H [yoonmin]
  • Reads 3,943
  • Votes 480
  • Parts 10
  • Reads 3,943
  • Votes 480
  • Parts 10
Complete, First published Dec 14, 2023
Mature
الان ديگه همكارش بود دوستش بود برادرش بود جيمين براش يه روياي خاك شده و برآورده نشده بود.

ميني فيك يونمين
ريل لايف حاوي صحنه هاي باز
All Rights Reserved
Sign up to add H.U.S.H [yoonmin] to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
•|Sweet Ecstasy|•     :     •|خلسه شیرین|•     ‌ by ShinyArmyOT7
34 parts Complete
وقتی ک شب شروع شد.. ماه اغاز گر تمام عشق پاک وجودم بود ...با من همدردی میکرد و میگذاشت تا ستاره ها درخشش طولانی ای داشته باشند..هیچکس متوجه اشک های ماه که در پشت ابر های سیاه بارانی میریخت، نمیشد... هیچکس بجز ماه متوجه گریه های من در داخل مخفی گاه گوچکم نمیشد.. ستاره های کوچک و بزرگ چشمک های ریز و درشت میزدند... ماه تلخند میزد و میگذاشت اشک هایش همراه اشک هایم جاری شوند... شاید فرزند ماه بودن سخت بود...اما اشکهای پدرم برای عشق نافرجام من میریخت :) •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• فرزند ماه، اسم مستعاد نویسنده ای ک چند سال پیش همسرش میمیره، و کاملا میشکنه و قبلش خورد میشه، شروع ب نوشتن کتابها و شعرهایی میکنه و میزاره بقیه داستان عشق نافرجامش رو بفهمن...یونگی، پسر مونعنایی ، این کتاب هارو میخونه و درهای بزرگ و روشنی ب روش باز میشه...با فرزند ماه همدردی و زیر نور ماه گریه میکنه و ب مرور میفهمه قبلش فقط برای فرزند ماه هست ک میتپه...اما چی میشه اگر فردی بنام کیم تهیونگ وارد زندگیش بشه و پسر مونعنایی ندونه بین فرزند ماه و کیم تهیونگ، عاشق کدوم بشه...ایا همزمان میشه عاشق دونفر بود؟ یا اون دونفر درواقع ینفر هستن؟! ‌•°•°•°•°•°•°•°•°•°••°•°•°•°•°•°•°• فنفیکش کامل شده هست. ژانر: رومنس،poetry، BL
You may also like
Slide 1 of 10
•|Sweet Ecstasy|•     :     •|خلسه شیرین|•     ‌ cover
One Shot | BTS cover
𝖮︎𝗋𝖺𝗇︎𝗀︎𝖾 𝗌𝗍𝖺𝗋 | 𝐕𝐊 cover
Mirrors room cover
 ( تکمیل شده) ASD cover
stalker|kookmin cover
Blue Butterfly cover
Unexpected Love |Yoonmin| cover
How to chase an Alpha?[𝐘𝐨𝐨𝐧𝐦𝐢𝐧] cover
📜 rumor / شایعه 📜 cover

•|Sweet Ecstasy|• : •|خلسه شیرین|• ‌

34 parts Complete

وقتی ک شب شروع شد.. ماه اغاز گر تمام عشق پاک وجودم بود ...با من همدردی میکرد و میگذاشت تا ستاره ها درخشش طولانی ای داشته باشند..هیچکس متوجه اشک های ماه که در پشت ابر های سیاه بارانی میریخت، نمیشد... هیچکس بجز ماه متوجه گریه های من در داخل مخفی گاه گوچکم نمیشد.. ستاره های کوچک و بزرگ چشمک های ریز و درشت میزدند... ماه تلخند میزد و میگذاشت اشک هایش همراه اشک هایم جاری شوند... شاید فرزند ماه بودن سخت بود...اما اشکهای پدرم برای عشق نافرجام من میریخت :) •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• فرزند ماه، اسم مستعاد نویسنده ای ک چند سال پیش همسرش میمیره، و کاملا میشکنه و قبلش خورد میشه، شروع ب نوشتن کتابها و شعرهایی میکنه و میزاره بقیه داستان عشق نافرجامش رو بفهمن...یونگی، پسر مونعنایی ، این کتاب هارو میخونه و درهای بزرگ و روشنی ب روش باز میشه...با فرزند ماه همدردی و زیر نور ماه گریه میکنه و ب مرور میفهمه قبلش فقط برای فرزند ماه هست ک میتپه...اما چی میشه اگر فردی بنام کیم تهیونگ وارد زندگیش بشه و پسر مونعنایی ندونه بین فرزند ماه و کیم تهیونگ، عاشق کدوم بشه...ایا همزمان میشه عاشق دونفر بود؟ یا اون دونفر درواقع ینفر هستن؟! ‌•°•°•°•°•°•°•°•°•°••°•°•°•°•°•°•°• فنفیکش کامل شده هست. ژانر: رومنس،poetry، BL