کیونگسو مدتها عاشق کسی بود که جز رشته و هدف مورد علاقش به چیز های دیگه حتی فکرم نمیکرد چه برسه که بخواد از وجود کیونگسویی که بهش علاقه داره مطلع بشه. جونگین کسی بود که تمام هدف و رویای زندگیش بستکبال و تبدیل شدن به یک بازیکن درجه یک و حرفه ای بود. ولی یک روز با چیزی رو به رو میشه که ابدا بهش علاقه ای نداره و تازه ممکن اونو از هدفش دور تر کنه. خواسته ای که پدرش به عنوان یک الفا و وارث خانواده ازش داشت، یعنی ازدواج با امگایی که براش در نظر گرفته بودن.All Rights Reserved