شاید کسی این بوک رو نبینه و نخونه ولی دوست داشتم نوشتن رو تجربه کنم پس چیزی که تو ذهنم بود رو نوشتم.
اولین تجربمه پس اگه میخونید انتظار نوشته خیلی فوق العاده ای نداشته باشید💜
|..مرگ آرام..|
"جیمین، جوانی گمشده در تاریکی ذهنش، بین مرز واقعیت و توهم زندگی میکند. در اتاق ۲۱۷ بیمارستان، او با صدایی آشنا اما خیالی آرامش مییابد؛ صدای کسی که نیست، اما برای جیمین همهچیز است. آیا عشق به این پسر ناشناخته راهی به سوی نجات است، یا دریچهای به سمت مرگ آرام؟ افسانهای که از دل تاریکی میآید و بهای عشق را با آرامش ابدی میسنجد...!"
یونمین
نویسنده: ققنوس~