کیم جونمیون اینجا چی کار میکرد؟! جونمیون با چهره ای ذوق زده و لبخند درخشانی بهش نزدیک میشد. با رسیدن بهش شروع به باز کردن قفل دستای کریس کرد کریس با احساس باز شدن دست هاش با گیجی به جونمیون نگاه کرد و مچ دست هاش رو ماساژ داد قبل از اینکه جمله ای به زبون بیاره جونمیون به سمتش خم شد و در حالی که دست هاش رو دوطرف بدن کریس روی دسته های صندلی گذاشته بود کنار گوشش زمزمه کرد _ببخش که پول بابام درست عاشقی کردن رو یادم نداده. و با تموم شدن جمله اش بدون ایجاد وقفه ای بوسیدش!All Rights Reserved