They already know! [HunHan]
  • Reads 68
  • Votes 10
  • Parts 1
  • Reads 68
  • Votes 10
  • Parts 1
Complete, First published Dec 21, 2023
Mature
[وانشات]
-فکر میکنی از اینکه جلوی کلی آدم توی جلسه از خودت تعریف کنی خوشم میاد؟ به اندازه‌ی کافی خیره کننده هستی همین قضیه خودش به تنهایی روی اعصابم هست این کارات هم دیگه بیشتر عصبیم میکنه!...

Couple: HunHan
Genre: Smut
Writer: Bambi

Telegram: @BambiFiction 🦌
All Rights Reserved
Sign up to add They already know! [HunHan] to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Falling In The Hell_chapter 1 by pu2013
39 parts Complete
آتلانتیا جائیه که اونجا هیچ کس یه روز خوش ندیده. همیشه جنگه... ولی با این حال این ظلم و ستم یه روزی تموم میشه نه؟ قبایل با هم متحد می شن و همه چی خوش و خرم میشه... شاید بگین حتما یه داستان تکراری با پایان خوشه. . . اولین اشتباه همین جاست. اینکه ظاهری قضاوت می کنی و باطن رو در نظر نمی گیری... اون هم دقیقا همین اشتباه رو کرد... فکر می کرد تو این دنیای جدیدی که داخلش افتاده... . . می تونه زندگی کنه و گذشته اش رو فراموش کنه و از صفر شروع کنه... فکر می کرد می تونه به اشخاصی که می دید اعتماد کنه... در حالی که اون نمی دونه زندگی قبلی که در زمین داشت وجودی از خودشه و بهش گره خورده... و درمورد اعتماد کردنش به بقیه... کی می دونه... شاید فقط جایگاه سربازی توی صفحه شطرنج رو داره که بقیه کنترلش می کنن... * _کی گفته سرباز توی صفحه شطرنج همیشه کسیه که بهش دستور می دن؟ تو یه حرکت مهره سربازش رو حرکت داد و تو جایگاه وزیر قرار گرفت. _یه شخص اگر باهوش باشه...می تونه جای سرباز مهره رو حرکت داد و شاه رو زد. _...شاه باشه... * Name:Falling in the hell Ganer:action,mystery,scary,paranormal,romance Wr by:Mijung
MY LITTLE MIRACLE by NOVA-NE
85 parts Complete
"تمام شده" کاپل اصلی : کوکوی کاپل فرعی : هوپمین، نامجین ژانر : رومنس، انگست، اسمات، یکم خشن، هایبرید NOVA-NE × جونگی گول میده ملاگب ببلی باشه، تولوهدا بابایی _عزیزم بابایی همه تلاششو میکنه تا ببری رو بباره پیشت، چون خودشم دوست داره مراقبش باشه. ----------- اگر قبول ن..نکرد چی؟ پسر کوچولو زمزمه کرد ، مرد نگاه مهربونی به هایبرید انداخت و گفت نگرانش نباش، هیونگی قراره تا آخر عمر تورو پیش خودش نگه داره، دیگه نمیزارم بلایی سرت بیارن. ----------- × ته‌ته میتونه مامان باشه؟ + جونگی نباید اینو بگی، من پسرم، پسرا که نمیتونن مامان باشن فسقلی. چونه پسرک شروع به لرزیدن کرد و با چشمایی پر از اشک به تهیونگ خیره شد. ×ولی جونگی عاشگ ته‌ته شده، نمیهواد دوباله تنها و نالاحت باشه. ----------- با دستایی لرزون اشکهاش پاک کرد، سعی کرد نفسش رو تنظیم کنه و به حرف اومد +م..من فکر میکردم..شاید بتونیم یه فرصت کنار هم داشته باشیم..م..میدونم که موقعیتمون خیلی متفا... مرد با تک‌خندی بین حرف هایبرید پرید _ و کی گفته من قبول نمیکنم بچه؟
You may also like
Slide 1 of 10
K-Heaven (HyunLix x Reader) cover
᭝‌ 𝐒𝐜𝐞𝐧𝐚𝐫𝐢𝐨ᵇˣᵍ cover
Love even if it means death(عشق حتی اگه به معنی مرگ باشد) cover
but you love me dad...! cover
Falling In The Hell_chapter 1 cover
fox cover
MY LITTLE MIRACLE cover
Escape  cover
seven⁷ cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover

K-Heaven (HyunLix x Reader)

37 parts Ongoing

کِی هِوِن، بهشت کی پاپر ها. جایی که می‌تونن تو لایو ایدل هاشون شرکت کنن، مستقیماً باهاشون در ارتباط باشن و مهم تر از اون دوست های کی پاپر جدیدی از سراسر دنیا پیدا کنن. دوست هایی که گاهی هویّت واقعیشون هیچوقت نباید برملا بشه. Holy Hyunjin joined the chat. Lixie Lee joined the chat. Text AU & Smut *It's just a fanfic not a dic*. Don't take it so hard.* می‌شود گفت طنز.